نقش و تاثیر ساخت فیلم مستند نفتی در گفت وگو با یک مستندساز

آثار نفتی به شعار نیاز ندارد

حامد شکیبانیا تهیه کننده، رئیس هیأت مدیره انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند و معاون سابق مستند مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است که پیش از این آثار مختلف مستندی از جمله  «ایران و غرب»، «جنگ به شیوه آمریکایی»، «دانشمند»، «سیاستمدار و بمب»، «من انرژی هسته ای نیستم»، «ایران بدون آب» را تهیه کرده است

مشعل     تولید مستندهای صنعتی در حوزه های مختلف، بخصوص صنعت نفت که قدمتی نزدیک به 115 سال دارد، می تواند مسیر پیشرفتی را که این صنعت از گذشته تا به امروز پشت سر گذاشته، به تصویر بکشد تا جامعه بخوبی با اهمیت این صنعت چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه علم آشنا شود. حامد شکیبانیا، تهیه کننده و کارگردان سینمای مستند در گفت وگو با هفته نامه «مشعل» درباره اهمیت تولید مستندهای صنعتی، بخصوص در حوزه نفت صحبت کرد. او در بخشی از سخنان خود تاکید می کند که اگر مستندهای صنعتی، به مستندهای تبلیغاتی که دچار شعارزدگی شده اند، تبدیل نشود، می تواند در جشنواره مهمی مانند «سینماحقیقت» به نمایش درآید و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد. شکیبانیا که تجربه تولید مستندهای صنعتی را در کارنامه کاری خود دارد، تاکید می کند که تولید چنین آثاری می تواند سطح دانش ملی را در جامعه نسبت به تلاش ها و فداکاری هایی که در صنعت نفت صورت می گیرد، بالا ببرد. مشروح این گفت وگو را می خوانید.

اغلب هزینه کرد بودجه ها برای تولید مستند، به خصوص در حوزه های خود، به تولید مستندهای تبلیغاتی و گزارش کار نهاد مربوطه اختصاص می یابد؛ چنین مستندهایی معمولا مخاطب خاص خود را دارند، به طوری که نه مورد اقبال مردم قرار می گیرند و نه در جشنواره های سینمایی از جمله جشنواره «سینماحقیقت» جایگاهی دارند.

ظرافت برای جذب مخاطب

حامد شکیبانیا، تهیه کننده و کارگردان سینمای مستند درباره تولید مستندهای صنعتی می گوید:گاه فیلم های مستندی ساخته می شود که به نظر نمی آید یک اثر تبلیغاتی باشد؛ اما  عملا درحال معرفی و ارائه گزارشی از کارهای خوبی است که در نهاد مربوطه انجام شده و البته این گزارش کار، با ظرافت و هنری خاص به تصویر کشیده شده که ذوق مخاطب را از بین نمی برد. چنین مستندهایی معمولا می توانند در جشنواره های سینمایی راه پیدا کنند و مورد استقبال قرار گیرند. این مستندساز با اشاره به اینکه مشکل اصلی که هم اکنون در تولید مستندهای صنعتی وجود دارد، این است که این تولیدها، بسیار سطحی یا تبلیغاتی بوده و بیشتر دچار شعارزدگی شده اند، بیان می کند: این در حالی است که براحتی می توان از چنین موضوع هایی، مستندهای بسیار قابل توجهی ساخت؛ البته این را هم نباید فراموش کرد که برخی نهادهای دولتی ترجیح می دهند بودجه های فرهنگی خود را صرف تولیدات نمایشی از جمله سریال یا آثار سینمایی کنند که البته هزینه بیشتری هم می خواهند و تولید مستند برای این نهادها در اولویت دوم قرار دارد. به همین دلیل کمتر شاهد تولید مستندهای تاثیرگذار در حوزه صنعت و تولید در کشور هستیم.

افزایش دانش عمومی

وی در ادامه توضیح می دهد: نباید فراموش کرد که بخش اعظمی از بودجه کشور از سوی صنعت نفت تامین می شود، اما دانش مردم نسبت به چنین صنعت مهمی بسیار پایین است و همین مساله سبب شده حتی نخبگان ما نیز بیشتر به تحصیل در رشته های برق، الکترونیک یا کامپیوتر گرایش داشته باشند. در حالی که نفت در کشور ما، از صنایع اصلی به شمار می رود، از این رو باید پایه علمی مناسبی برای آن در نظر گرفته شود و همه این مسائل به این دلیل است که دانش عمومی ملی ما پایین است و چنین معضلی را می توان با تولید فیلم و مستند جبران کرد. اگر مدیران دولتی با قدرت سینما آشنا باشند، براحتی می توانند برای مستندهایی هزینه کنند که آگاهی جامعه را بالا ببرد. شکیبانیا می گوید: برای تولید فیلم های مستند و البته جذب هنرمندان در تولید چنین آثاری، اولین نکته موضوع عرضه و تقاضاست. اگر تقاضایی برای چنین تولیداتی وجود نداشته باشد، از تمایل مستندسازان برای تولید مستندهای صنعتی آگاه نمی شویم و تا زمانی که چنین مستندهایی تولید نشود، نخواهیم فهمید که مستندسازان ما توانایی تولید آثاری با موضوع صنعت در کشور را دارند یا خیر؟

تاثیر روابط عمومی در تولید مستند صنعتی

وی ادامه می دهد: بی شک اگر تقاضا شکل بگیرد، از بین جامعه بزرگ مستندسازان، هنرمندانی هستند که می توانند در تولید چنین مستندهایی موفق باشند؛ البته همین حالا هم مستندسازانی هستند که تجربه های خوبی در حوزه مستندهای صنعتی دارند؛ این گروه از فیلمسازان، مستندهایی تولید کرده اند که در زمره فیلم های تبلیغاتی به شمار نمی رود؛ اما به سفارش نهادهای صنعتی تولید و به یک اثر هنری  تبدیل شده است؛ البته تعداد چنین مستندهایی بسیار اندک است و مهم ترین دلیل تولید آن هم، علاقه فیلمساز و تلاش او برای تولید چنین مستندهایی بوده است. این مستندسازان، زمانی که بتوانند رضایت مدیران دولتی را به دست آورند، می توانند از حمایت آنها برای تولید چنین آثاری بهره بگیرند. این تهیه کننده مستند تاکید می کند: بی شک روابط عمومی وزارتخانه ها و نهادهای صنعتی می توانند در زمینه تولید مستندهای صنعتی گام بزرگی بردارند و مستندسازان نیز با همکاری آنها، از ظرفیت موجود برای تولید مستندهای صنعتی قابل قبول استفاده کنند.

روایت فداکاری و از جان گذشتگی

شکیبانیا توضیح می دهد: در گذشته تجربه تولید مستند صنعتی، بخصوص با موضوع نفت را داشتم که یکی از این مستندها درباره عملیات خاموش کردن چاه گازی شماره 44 کنگان  در سال 1385 بود. در طول تولید این مستند، شاهد ترکیب حضور آدم هایی در بیابانی بودم که بدون امکانات، این عملیات را انجام دادند. این مستند، داستانی از قهرمانی این افراد و روایتی از پیشرفت و فعالیت در حوزه صنعت نفت بود؛ البته تمام تلاش خود را کردیم تا رنگ و بوی تبلیغاتی و شعاری نگیرد؛ چراکه وقتی تعدادی از کارگران و مهندسان در یک بیابان در حال انجام یک کار سخت هستند، دیگر نیازی نیست به صورت شعاری بگوییم که این آدم ها در این صنعت، با توجه به شرایط موجود چه فداکاری هایی انجام می دهند؛ زیرا مستند با به تصویر کشیدن این فداکاری ها، بهترین راوی برای بیان پیشرفت ها و سختی های صنعت نفت است و مخاطب براحتی آن را می پذیرد. این مستندساز ادامه می دهد: البته ساخت این مستند (چاه شماره 44) نیز به سفارش وزارت نفت بود و به خاطر دارم که عملیاتی بزرگ به شمار می رفت، به طوری که کسی تصور نمی کرد چنین عملیاتی بخوبی به انجام برسد؛ زیرا یک لوله باید در عمق 4 هزار متری مسدود می شد، از این رو عملیاتی سخت و پرریسک بود. شکیبانیا در پایان می گوید: بی شک نگاه مستندسازان در تولید آثار صنعتی، می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال برای من به عنوان مستندسازی که تحصیلات مهندسی دارم،  این گونه بحث ها و فرایند تولید در حوزه صنعت نفت جالب است؛ اما برای یک مستندساز اجتماعی ممکن است قصه زندگی صنعتگران و کارکنان آن و سختی ها، پیروزی ها و شکست ها و ...آنها جالب باشد.