گفت وگو با زوج نفتی پرستار بیمارستان   خلیج فارس خارگ

وجود همسرم  نگرانی هایم را  کاهـــش داد

مشعل     ضرغام قاسمی از پرستاران نمونه بخش بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر است که از حدود 10 سال پیش تاکنون در بیمارستان خلیج فارس جزیره خارگ مشغول به کار است. او به همراه همسرش فریده صالحی، زوج پرستاری هستند که تصمیم گرفتند در کنارهم، سختی های زندگی اقماری را پشت سربگذارند.

زمانی که از ضرغام قاسمی خواستیم معرفی کوتاهی ازخود داشته باشد، گفت: متولد سال 1368 هستم و با مدرک کارشناسی پرستاری ازسال 1393 در بیمارستان خلیج فارس خارگ مشغول به کار شدم. 10 سال است که به صورت پیمانکاری و البته اقماری درخارگ خدمت می کنم و هنوز مشخص نیست که امکان تبدیل وضعیتم وجود دارد یا خیر؟

 گفت وگوی کوتاهی با این زوج جوان وهمکار نفتی انجام شده است که در ادامه می خوانید.

  چگونه به بخش بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر پیوستید؟

ورودم به بهداشت ودرمان صنعت نفت بوشهربه 10سال پیش، یعنی زمانی که طرحم را در بیمارستان اهرم بوشهر می گذراندم، برمی گردد. در آن زمان بنا به پیشنهاد یکی از دوستانم، در درمانگاه پتروشیمی مشغول به کار شدم. پس ازمدتی نیزدر بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر کارم را ادامه دادم ویک سال بعد، یعنی درسال 1393 به جزیره خارگ آمدم ودربیمارستان خلیج فارس کارخود را آغاز کردم.

  با توجه به جغرافیای جزیره خارگ، کار کردن در این جزیره با چه مشکلاتی همراه است؟

من متولد شهر برازجان استان بوشهرهستم. زمانی که برای اولین بار پا به جزیره خارگ گذاشتم، با توجه به اینکه به صورت اقماری کار می کردم، درهمان 14 روز اول به این فکر افتادم که وقتی به بوشهربازگشتم، دیگر به خارگ برنگردم.دریک سال اول کارم در این جزیره، هرروز به این موضوع فکرمی کردم؛ اما الان نزدیک به 10سال است که در این جزیره کارمی کنم.

  از ابتدا با همسرتان همکار بودید؟

با همسرم در یک دانشگاه، همکلاسی بودیم ودردوران دانشجویی بایکدیگرازدواج کردیم. درحال حاضر نزدیک به 11 سال است که درکنارهم زندگی می کنیم.او تا مقطع کارشناسی ارشد پرستاری ادامه تحصیل داد و بعد از پایان طرح خود با توجه به اینکه بیمارستان خلیج فارس خارگ نیازمند نیروی جدید بود، در آزمون آن شرکت کرد و نفر اول و در نهایت درکنارمن مشغول به کار شد.

  زندگی اقماری در کنار همسرتان چه نکات مثبتی به همراه دارد ؟

از آنجا که دوره اقماری من وهمسرم دریک زمان تعیین شده، با سختی های دوری مواجه نیستیم؛ البته چهارسال اول حضورم درخارگ، مجبور بودم دوره 14 روزه را دور ازخانواده ام بگذرانم؛ اما زمانی که همسرم با من همکارشد، بسیاری ازمشکلاتمان از بین رفت. با این وجود، زندگی اقماری مشکلات خاص خود را دارد.همسرم بیشتر درنوبت شب ومن به این دلیل که بیماران بخش دیالیز، روزها پذیرش می شوند، همیشه روزکارم.همسرم درطول 14 روز یک هفته شب کار است.

  14 روزی که به خانه خود بازمی گردید، معمولا مشغول به چه کارهایی هستید؟

با توجه به اینکه 14 روز ازخانه و زندگی خود دورهستیم، زمانی که به شهر (بوشهر) و خانه خود بازمی گردیم، زمان بسیاری را برای انجام کارهای اداری، بانکی، رسیدگی به خانه ای که 14 روز خالی مانده و دیدار با خانواده در نظر می گیریم.

  شما به عنوان پرستار نمونه انتخاب شدید، در این باره توضیح دهید.

 ازاینکه قراربود به عنوان پرستارنمونه بیمارستان خود انتخاب شوم، اصلا خبر نداشتم. مدتی پیش زمانی که به خارگ بازگشتم، همکارانم گفتند که به عنوان پرستارنمونه انتخاب شده ام. من در بیمارستان خلیج فارس در دو بخش دیالیز و و اورژانس مشغول به کارهستم که به نوبت، این شیفت ها را می گیرم. این بیمارستان دو تخت دیالیز دارد که من یک روز درمیان در این بخش کار می کنم؛ البته این را هم بگویم که از نظر من همه همکارانم در این بیمارستان که تلاش می کنند شرایط مطلوبی را برای بیماران و مراجعه کنندگان ایجاد کنند، نمونه هستند.

  پرستارانی که زندگی اقماری دارند، بیشتر باچه چالش هایی رو به روهستند؟

جدا ازاینکه شغل اقماری سختی های بسیاری دارد، مثل دوری ازخانواده و تجربه کار در جغرافیایی که شاید تحمل آن سخت باشد؛ اما شغل پرستاری وقتی با زندگی اقماری همراه می شود، دشواری آن دوبرابر خواهد شد. به عنوان مثال، شیفت های ما 12 ساعت درنظر گرفته شده که واقعا طولانی است.

 گاهی درآخرین روز از14 روز اقماری خود، زمانی که شیفت کاری تمام می شود، متوجه می شویم که دریا ناآرام است وکشتی ها حرکت نمی کنند. به همین دلیل نمی توانیم جزیره را ترک کنیم و به خانه بازگردیم.

 از دیگرسختی هایی که می توان به آن اشاره کرد، اعزام بیمار با هلی کوپتر است که بی شک خطرات بسیاری دارد.

موضوع دیگراینکه طی این 14 روزکار، نه وقت آزادی برای تفریح داریم و نه جایی برای تفریح.

  چه فعالیت هایی خارج از محدوده شغلی خود انجام می دهید؟

بیشترین تفریح من، مطالعه وکتاب خواندن است و همیشه سعی کرده ام کتاب های مختلفی مطالعه کنم. درکنارآن به ادبیات و مطالعه متون ادبی خیلی علاقه دارم. بیشتر اشعار ایرانی می خوانم و داستان های خارجی را دنبال می کنم و یکی از بهترین کتاب هایی که تا امروز خوانده ام، «فراسوی نیک و بد» اثر نیچه بوده است.

  حرف ناگفته ای باقی مانده که بخواهید بگویید؟

10 سال از دوران کاری ام به صورت نیروی پیمانکار اقماری دربیمارستان خلیج فارس خارگ می گذرد و هنوز نمی دانم امکان تبدیل وضعیت وجود دارد یا نه!

 

فریده صالحی:

چمدان ما همیشه بسته است

فریده صالحی، به همراه همسرخود ضرغام قاسمی نزدیک به 6 سال است که دربیمارستان خلیج فارس جزیره خارگ مشغول به کار است.

او می گوید: در بیمارستانی که من و همسرم در آن کار می کنیم،تعداد زوج هایی که در کنار هم زندگی اقماری را تجربه می کنند، کم نیست واین موضوع می تواند زندگی اقماری را برای هر دو طرف آسان ترکند. قبل از اینکه بخواهم در بیمارستان خارگ مشغول به کارشوم، تجربه همکاری با بیمارستان های وابسته به نفت را نداشتم؛ اما با توجه به اینکه همسرم چند سالی زندگی اقماری را در این جزیره تجربه کرده بود و از آنجا که سختی ها و مشکلاتی هم به دلیل این دوری ایجاد شده بود، تصمیم گرفتم برای کار در بیمارستان نفت اقدام کنم.

وی ادامه می دهد: بسیاری از افراد فکرمی کنند زندگی اقماری بسیارخوب است؛ چرا که 14 روز در ماه کار نمی کنیم؛ اما بی شک، این زندگی با سختی های بسیاری همراه است و تا زمانی که کسی درگیر آن نشود، نمی تواند درک درستی از آن داشته باشد.

 مهم ترین مشکل اقماری ها دوری همسران از یکدیگر است.من نتوانستم این دوری و سختی را تحمل کنم و ترجیح دادم با کار درخارگ در کنار همسرم باشم و مهم ترین دلیلم برای پذیرش چنین سختی، بودن در کنار او بود.

فریده صالحی درپایان می گوید: زندگی اقماری، سختی های بسیاری دارد. به عبارت دیگرمی توان گفت که چمدان ما همیشه بسته است وهمواره آماده رفتن هستیم؛ البته در 14 روزی که درخارگ حضور داریم، یک هفته من در شیفت شب مشغول به کارم و طی این هفت روز، من و همسرم تنها در زمان تعویض شیفت همدیگر را می بینیم.