مرکز انتقال نفت تنگ فنی؛  موزه ای جاندار در دل سنگ های داغ لرستان

قدمگاه شهدای خطوط لوله و مخابرات نفت

هادی سعادتی      همیشه سکوت به معنای آرامش نیست. گاه هزار فریاد نهفته درصدای زوزه بادی است که آرام آرام به میان صخره های کوچک و بزرگ کوهستان می پیچد وگاه زمین است که با همه سکوتش غوغایی دارد به وسعت آسمان خدا؛ حکایت تنگ فنی، همان حکایت سکوت است و فریاد. گویی شاعران، معمار این پهنه آهنین در دل سنگ های داغ لرستان بوده اند. از هر سو که بنگری، رازی است و قصه ای و اغراق نیست اگر بگوییم تنگ فنی کتابخانه نفت است و شهادت.

 لرستان رابه آبشارهای بلند وکوه های سر به فلک کشیده اش می شناسند، سرسبزی و طراوات این استان به گونه ای است که حتی درخزان برگ ریزان، از این سرزمین جدا نمی شود؛ اما«تنگ فنی»مرکز انتقال نفتی که همه جایش به رنگ خاک است وتفتیده در زیرتیغ آفتاب، داستانی دیگر است.

 پلدختر

 درمسیرشمال به جنوب کشور و در انتهایی ترین نقطه لرستان، هم مرز با استان خوزستان، پهنه ای است که «پلدختر» می خوانندش و ازسال ها پیش به واسطه سیل و محرومیت، بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان ها افتاده است، اما برای آنها که در چهل سال گذشته بانفت وجنگ بیگانه نبوده اند، این نام (پلدختر) به ویژه «تنگ فنی» آن، نامی آشناست. چندکیلومتر از شهرکه بگذری، در میانه های مسیر رسیدن به سکوت جاده ها و در دل صخره های داغ و تفتیده پلدختر، صدای سوت ممتد توربین هایی به گوش می رسد که گرمای همیشگی این منطقه را طاقت فرساتر می کند. تاسیساتی عظیم محاصره در صخره های بزرگ وکوچک و چند روستای نزدیک به هم با خانه های کاهگلی که از تپه مشرف به مخازن نفتی، به زحمت دیده می شوند.

قدمگاه

در نگاه اول، تنگ فنی شبیه به همه مراکز انتقال نفتی است که تاکنون دیده ایم. تاسیساتی با چندین مخزن و توربین با وظیفه ای که همانا انتقال نفت خام و فرآورده های نفتی از جنوب به شمال کشور است، اما تاریخ در جغرافیای این خطه از استان لرستان به گونه ای دیگر رقم خورده و نام تنگ فنی را با جنگ و شهادت گره زده است. رد خمپاره ها همچنان بر دیوارهای این عمارت پر رمز و راز نفتی هویداست؛ گویی از جای جای این مرکز، صدای ناله و شیون زنانی به گوش می رسد که بر پیکر بی جان فرزندانشان مویه می کنند. تصور 52 بار حمله هوایی و باران گلوله و خمپاره بر سر کارکنان این مرکز و خانواده هایشان، شاید کمی دور از ذهن باشد، اما اینجا تنگ فنی است و قدم به قدم آن رد خون شهیدانی است که در جنگی نابرابر جانشان را سپر صنعت انتقال نفت ایران کرده اند تا چرخ های عظیم این صنعت از گردش باز نایستد. اینجا تنگ فنی است. قدمگاه 24 شهید ازکارمند تا کارگر، از زن تاکودک شیرخوار و از معلم تا هرکس دیگر.

سرباز

با شنیدن نام سرباز نخستین چیزی که به ذهن می رسد، هیبت و ادوات نظامی است که برای دفاع یا تهاجم به کار گار گرفته می شود. اما واژه ها هم در مرکز انتقال نفت تنگ فنی، ماهیتشان تغییر کرده است. سربازان تنگ فنی سلاح و سنگر نداشتند، اما به گواه آنان که بوده اند، مانده اند و اکنون روایت می کنند. به راستی که «سرباز» برازنده نام جنگجویان تنگ فنی است. 52 بار حمله هوایی بر پیکر نحیف آن روزهای تنگ فنی و گاه تخریب این مرکز تابیش از 60 درصد تاسیسات، اما بهت آور آن که سربازان این مرکز هرگز اجاره ندادند چرخ های توربین ها بیش از 24 ساعت پس از حمله ها از مدار خارج شوند. این عملیات ناممکن، نه کار یگان های ویژه آموزش دیده است و نه امکانات و لجستیک پس از هر حمله که در کوتاه ترین زمان خود را به مرکز می رساندند. اینها همه فقط عشق است و حاصل دستان خالی، اما پر قدرت تک تک دلاوران گمنام آن روزهای تنگ فنی که با ایثار و تلاش منتقم خون برادران شهیدشان شدند.

امروز

  تنگ فنی، مهم ترین مرکز انتقال نفت و شاهراه حیاتی صنعت انتقال نفت ایران به شمار می آید که در راهبردی ترین موقعیت انتقال نفت و فرآورده های نفتی جنوب به شمال کشور قرار گرفته است و این قابلیت را دارد که با بهره مندی از 8 توربین فعال، 3 خط لوله ورودی و 6 خط لوله خروجی، روزانه حدود 560 هزار بشکه نفت خام و فرآورده های نفتی را به نقاط و مبادی مصرف انتقال دهد. این مرکز به نام شهدای تنگ فنی نام گذاری شده و در و دیوارش مزین به تصویر همان شهدایی است که نقل بزرگیشان ذکر شد. تابستان داغ و زمستان سوزناک، ویژگی تنگ فنی است و البته در سالیان گذشته با اقماری شدن این مرکز انتقال نفت، خانه های سازمانی نیز خالی از سکنه شده اند و هیاهوی شیرین خانه های پرتعداد خانواده های کارکنان، جای خود را به سکوت و البته صدای پرندگان پرشمار شاخه های درختان نارنج داده اند. تنگ فنی، همیشه ایام پر ابهت بوده و هست و نقل است در میان کارکنان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران، آنان که مویی سپید کرده اند، فخر کل دوران خدمت خود را کارگری پای توربین های تنگ فنی می دانند.

همسایه و رسم همسایگی

در لرستان ضرب المثلی است که مضمونش، امضای وفاداری همسایگان را شرکت در شادی و شیون می داند. همسایگان تنگ فنی برادری را سال هاست معنا و اثبات کرده اند. چه در ایام جنگ که پا به پای کارکنان مرکز ایستادند و شهید و مجروح تقدیم کردند و چه امروز که زخم کاری جنگ همچنان بر تنشان خودنمایی می کند و متاسفانه آب های آلوده به مواد نفتی که ارمغان بمباران های مخازن در زمان جنگ است، تن رنجور اهالی روستاهای سراب رجب و تنگ فنی را آزرده است؛ هرچند شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه لرستان نیز بیکار ننشست و تمام توان خود به کار بست تا هم رفع نقصان زیست محیطی کند و هم رسم همسایگی به جای آورد؛ بر همین پایه است که سال ها آب رسانی به روستاهای همچوار تاسیسات نفتی را انجام می دهد.  این منطقه عملیاتی با نگاه به مسئولیت اجتماعی که برخود واجب می داند با هزینه کرد شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران، مرکز تصفیه آب پیشرفته ای را در روستای سراب رجب احداث کرده است تا ساکنان این روستای دورافتاده، آبی زلال و عاری از مشکل بنوشند.

در تنگ فنی هم که غرش توربین هایش برای انتقال فرآورده های نفتی، لحظه ای قطع نمی شوند و پره هایش نیز از گردش باز نمی ایستند، حکایت چنین است و پیوند این مرکز انتقال نفت با همسایگانش چون ریشه در خاک و خون دارد، وصف ناشدنی و ناگسستنی است. کافی است گذری به آن داشته باشی تا معنای حقیقی برادری و همسایگی را دریابی.

به هر روی از ابتدای جنگ تحمیلی تاکنون نویسندگان، فیلمسازان و روایتگران بسیاری کوشش کرده اند تا عظمت وجودی این مرکز انتقال نفت را به تصویر بکشند. تنگ فنی، موزه جانداری از عظمت ایثار وشهادت در کالبد صنعت انتقال نفت ایران است. هر کلمه در وصف این مرکز در کتابخانه نفت و شهادت تنگ فنی ثبت می شود و به یقین تاریخ و آیندگان بیشتر از ما در رثای ایثارگران مرکز انتقال تنگ فنی خواهند نوشت. باشد که ما نیز ذره ای از معرفت شهدا و ایثارگران آن ایام را با عمق جان درک کنیم.