نگاهی به تاریخ نظام قراردادهای نفتی در خاورمیانه (بخش نخست)
از آغاز تا عراق
مشعل از وقتی که پای نفت به منطقه خاورمیانه باز شده، نزدیک به 115 سال می گذرد، اما این گذران عمر نفت در منطقه، به این راحتی ها هم انجام نشده است. نفت در این منطقه پرماجرا و پرمساله، ابعاد حقوقی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی داشته که بررسی تاریخی هر کدام از آنها به بیش از صدها جلد کتاب و مقاله خواهد رسید. در مطلب پیش رو که اکنون بخش نخست آن را می خوانید، خلاصه وار ابعاد حقوقی – اقتصادی قراردادها و امتیازهای نفتی غربی ها را در تاریخ خاورمیانه دنبال می کنیم و ردپای سیاه نفت را مورد واکاوی و دقت قرار می دهیم.
در سال های پایانی قرن هجدهم، ناپلئون مصر را اشغال کرد جهان اسلام در بهت و حیرت بود. غربی ها با اشغال کشورهای مسلمان یک راهبرد مشخص داشتند، استفاده از منابع و مواهب سرزمین های اسلامی برای رسیدن به منافع خودشان. خیلی طول نکشید که استعمار غربی چهره خودش را نشان داد. همه چیز وقتی به نهایت عیان شد که پای نفت به میان آمد. اساسا این استعمارگران بودند که نفت را از سرزمین های خاورمیانه بیرون کشیدند و با سیاهی آن روزگار آنها را تیره و شب های تار و سردشان را روشن و گرم کردند.
آغاز رقابت سخت
همزمان که عوامل دارسی در سال 1901 میلادی در حال جست وجو برای نفت ایران بودند، تقریبا و کم و بیش به طور همزمان تکاپوی جست وجوی نفت در کشورهای دیگر خاورمیانه نیز در جریان بود. کشورهایی که عموما هنوز هم جزو امپراتوری بزرگ عثمانی محسوب می شدند و تنها چند سال بعد، با فروپاشی آن در پایان جنگ جهانی اول به وجود آمدند. امتیازهای استعماری یکی یکی آغاز شدند. برنارد مومر در کتاب «نفت و حاکمیت ملی» در این باره آورده است: «نظام قراردادهای امتیازی نفتی خاورمیانه، میراث دوران استعمار و امپرالیسم بود. هم زمان با ایران، در عراق رقابت و نبرد بر سر کسب امتیازهای نفتی در زمان حکومت ترک ها آغاز شد و در آن کشور که تحت قیمومیت بریتانیا اداره می شد، مهمترین امتیاز نفتی به شرکت نفت ترکیه در سال 1925 داده شد. شیخ نشین های بحرین در سال 1930 کویت در سال 1934 و قطر در سال 1935 امتیازهایی را واگذار کردند، در حالی که تحت قیمومیت انگلستان قرار داشتند. عربستان سعودی نیز در سال 1933 معروف ترین امتیاز نفتی خود را واگذار کرد. هر امتیاز نفتی تقریبا بخش اعظم قلمرو ملی این کشورها را دربر می گرفت. دوره یا مدت قرارداد امتیازی نیز بین 55 (بحرین) تا 75 (عراق، کویت و قطر) بود و مفاد مربوط به شرایط ترک امتیاز هم بسیار مبهم و غامض بود».
امتیازها در عراق
عراق از جمله کشورهایی است که با فروپاشی عثمانی پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت؛ سرزمینی باستانی که از آن به بین النهرین نیز تعبیر می شده است. چندین تمدن باستانی پیش از اسلام در سرزمین عراق کنونی رشد و بالندگی و البته زوال و سقوط داشته اند که از جمله آنها می توان از تمدن های بابل در مرکز و جنوب عراق، تمدن های آشور در شمال و شرق و سومر در شمال و غرب این کشور نام برد. در دوران اسلامی نیز سال های سال عراق، مهد تمدن اسلامی بود و بسیاری از خلیفه های عباسی، بغداد را پایتخت خود انتخاب کرده بودند. با حمله مغولان، عراق نیز به محاق رفت و حیات دوباره آن پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی آغاز شد و نفت رنگ و بویی دیگر به آن داد. استعمارگران غربی برای رسیدن به نفت عراق به رقابت سختی روی آوردند. برنارد مومر در کتاب «نفت و حاکمیت ملی» در این باره آورده است: «آلمان، بریتانیا و هلند برای کسب امتیازهای نفتی عراق در حالی تلاش بی امانی را آغاز کرده بودند که آن کشور تحت سیطره امپراتوری عثمانی قرار داشت. در اوایل سال 1914 میلادی آنان اختلاف های خود را کنار گذاشته و در قالب شرکت نفت ترکیه با یکدیگر به همکاری پرداختند. در اواسط همان سال و با کمک یک واسطه ارمنی به نام گلبنکیان، شرکت نفت ترکیه وعده نه چندان صریحی را برای کسب امتیاز نفتی گرفت و قرار شد به گلبنکیان هم به خاطر خدماتش، سهامی از شرکت داده شود. جنگ جهانی اول آغاز شد. پس از جنگ وضع فرق کرد و آلمان شکست خورده بود و امپراتوری عثمانی نیز مضمحل شده بود و عراق نیز تحت قیمومیت انگلستان اداره می شد. از نظر انگلیسی ها وعده ای که عثمانی ها برای نفت داده بودند، برای دولت جدیدی که بعد از جنگ قرار شد روی کار بیاید نیز الزام آور بود. لذا در موافقت نامه 1920 با نام «سان رمو» سهام آلمان در شرکت نفت ترکیه به فرانسه داده شد و فرانسه نیز عبور آزاد نفت عراق را از دریای مدیترانه به سمت مناطق تحت قیمومیت خود از جمله سوریه و لبنان را تضمین کرد».
سود و تمام
اگرچه کشورهای امتیازدهنده نفت سود خاص خود را می بردند، اما این سود در بهترین حالت یک ششم بود. این یک ششم هم به قدری گنگ و غیرشفاف و عجیب و غریب داده می شد که اگر زمانی بتوان اطلاعات دقیق استخراج نفت توسط غربی ها را درآورد، ممکن است به زیر 10 درصد نیز برسد. برنارد مومر در کتاب «نفت و حاکمیت ملی» در این باره آورده است: «پس از آنکه بهره مالکانه(سود نفت) عراق به صورت هر بشکه نفت تبدیل شد، حداقل اطلاعات ممکن در اختیار دولت عراق قرار گرفت. چون این کشور فقط اجازه داشت محموله های نفتی را از نظر حجم و مقدار بررسی کند و درباره قیمت ها قادر به اظهارنظر نبود. شرکت های آمریکایی هم بیش از هر چیزی مایل به پنهان کاری بودند. سرانجام در سال 1928 میلادی امکان دستیابی به توافق درباره سهام شرکت نفت ترکیه فراهم شد و شرکت نفت آنگلو پرشین، رویال داچ شل، شرکت نفت فرانسه و شرکت آمریکایی نیرایست دولوپمنت هر یک 75/23 درصد سهام آن را به دست آوردند. 5 درصد باقی مانده هم که فاقد حق رای بود، نصیب گلبنکیان شد». اگرچه عراقی ها هم توانستند پس از مدت ها غارت شدگی اندکی سهم خود را از سود نفت بیشتر کنند، اما تا سال ها بی صدا و خاموش شاهد غارت نفت خود از سوی استعمارگران بودند.
منبع:
کتاب «نفت و حاکمیت ملی»، نوشته برنارد مومر با ترجمه علیرضا حمیدی یونسی