انرژی جهانی، گازهای گلخانه ای و گسترش فناوری

تحول در بازارهای جهانی انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در چند دهه آینده تا حد زیادی تحت تأثیر گسترش فناوری های نو در کشورهایی با روند سریع رشد اقتصادی، اما تا حدی ثروتمند آسیا، قرار خواهد گرفت. پژوهش و پیش بینی درباره بازارهای جهانی انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای هنوز بیش از حد بر آمریکای شمالی و اروپای غربی متمرکز است و پیامدهای سهم بالا و رو به افزایش مصرف انرژی در قاره کهن را نادیده می گیرد.

هالفورد مکیندر، جغرافیدان بریتانیایی یک قرن پیش نوشته بود: بسیاری از شهروندان ما به یک پیش زمینه بسیار واضح غربی نگاه می کنند؛ اما تنها نگاهی مبهم به یک پس زمینه شرقی دارند. بیشتر نوشته های مربوط به بازار انرژی، هنوز ریشه در جهان سال 1945 میلادی و دوران پایان جنگ جهانی دوم یا 1989 در پایان جنگ سرد، زمان سلطه آمریکای شمالی و اروپای غربی بر اقتصاد جهان دارد. با این حال، از آن زمان، مرکز فعالیت های اقتصادی، مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای از اقتصادهای حوزه اقیانوس اطلس شمالی به سمت آسیا تغییر جهت داده است. بر اساس داده های تازه ترین گزارش سالانه بررسی آماری شرکت انگلیسی بی پی، کشورهای غرب، جنوب و شرق آسیا 49 درصد از مصرف انرژی جهانی را در سال 2019 میلادی به خود اختصاص دادند، در حالی که این رقم در سال 2009 میلادی 43 درصد و در سال 1999 میلادی 31 درصد و در سال 1989 میلادی 23 درصد بود. در مقابل، سهم مصرف کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی از 38 درصد در سال 2009 میلادی، 47 درصد در سال 1999 میلادی و 48 درصد در سال 1989 میلادی به 32 درصد در سال 2019 رسید. بر اساس نرخ های متفاوت رشد اقتصادی، احتمال می رود شکاف بین مصرف انرژی در آسیا و مناطق اقیانوس اطلس شمالی در چند دهه آینده بیشتر شود. بین سال های 1999 تا 2019 میلادی، مصرف انرژی آسیا با نرخ ترکیبی سالانه 4.4 درصد افزایش یافته است، در حالی که این رقم در اقتصادهای اقیانوس اطلس شمالی تنها 0.7 درصد در سال بوده است. به دلیل این تفاوت ها و نرخ های رشد، آینده سیستم انرژی جهانی و انتشار گازهای گلخانه ای بیشتر بر اساس آنچه در آسیا رخ می دهد، تعیین می شود.

 گسترش فناوری

اقتصادهای منطقه اقیانوس اطلس شمالی ممکن است در سیاستگذاری ها و توسعه فناوری نقش داشته باشند؛ اما این سیاست ها و فناوری ها سرانجام باید در سراسر آسیا به کار گرفته شوند. تاریخ انقلاب صنعتی و روند رشد اقتصادی مدرن نشان می دهد که آنچه در مقیاس جهانی اهمیت دارد، زمان و سرعت گسترش فناوری از مناطق پیشرفته به بقیه جهان و نخستین دریافت کنندگان آن است. اقتصاد بریتانیا در دو دهه سال های 1830 و 1840 میلادی به طور قابل ملاحظه ای صنعتی شده بود تا بنای آن بر اساس انرژی ارزان و به صورت ذخایر فراوان و در دسترس(زغال سنگ) گذاشته شود. اما دگرگونی بزرگ در شرایط اقتصادی جهان بعدها در دهه سال های 1860 و 1870 میلادی، زمانی که فناوری های مربوط به انقلاب صنعتی به دیگر مناطق اروپای غربی و آمریکای شمالی رسیدند، به وقوع پیوست. در چند دهه آینده، تغییر ترکیب جهانی مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به فناوری های پیشگام در اقتصادهای اقیانوس اطلس شمالی که در قاره کهن به کار گرفته می شوند، بستگی دارد و در عین حال کشورهای واقع در آسیا راه حل های فناوری خود را توسعه خواهند داد. فناوری هایی که در زمینه اقتصادهای نسبتاً مرفه در کشورهای واقع  در سواحل اقیانوس اطلس شمالی استفاده می شوند، باید برای اقتصادهای نسبتاً مرفه تر در آسیا مقرون به صرفه باشند. فناوری هایی که در مقیاس بزرگ در صنایع انرژی کشورهای اقیانوس اطلس شمالی استفاده می شوند، باید برای به کارگیری در صنایع بزرگ انرژی در آسیا بیش از پیش توسعه یابند. فناوری هایی که در مناطق دارای ذخایر غنی نفت خام و گاز طبیعی به کار گرفته می شوند، باید به مناطق کمتر برخوردار از ذخایر نفت و گاز و سرزمین هایی که زغال سنگ، منبع اصلی انرژی بومی و پایه امنیت انرژی آنهاست، منتقل شوند و فناوری هایی که به عنوان منبع مزیت اقتصادی و تجاری نسبی تلقی می شوند، سرانجام باید به رقیبان منتقل و به طور گسترده تر به کار گرفته شوند. حل این چالش ها آسان نخواهد بود؛ اما تغییر سازوکار جهان انرژی در آینده و مسیر انتشار گازهای گلخانه ای تا حد زیادی به نحوه عملکرد این فناوری ها بستگی دارد.