چالش  گازی  اروپا  بازی روسیه با سلاح انرژی

شعیب بهمن  در سال جاری میلادی به دلیل کاهش ذخایر در اروپا، افزایش تقاضا در آسیا و مالیات مربوط به انتشار دی اکسیدکربن، شاخص بهای گاز در اروپا حدود ۲۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است. همزمان با روند احیای اقتصادی پس از بحران کرونا، کشورهای اروپایی تحت فشار قرار گرفته اند تا افزایش بی سابقه بهای انرژی را که بشدت به مردم عادی و مؤسسات اقتصادی کوچک لطمه خواهد زد، کنترل کنند؛ زیرا افزایش قیمت گاز طبیعی، رقابت پذیری اقتصاد اتحادیه اروپا را کاهش داده و در صورت تداوم، باعث تضعیف اقتصاد کشورها در مقیاس جهانی خواهد شد.  در عین حال، افزایش قیمت گاز موجب شده که بازارهای صنایع وابسته به آن نیز با مشکلاتی روبه رو شوند. اروپا در حالی با این مشکل مواجه است که در آستانه فصل زمستان و افزایش مصرف گاز نیز قرار دارد؛ اگرچه اجرایی شدن خط لوله نورداستریم (2)، فرصتی جدید برای واردات گاز از روسیه به شمار می آید؛ اما با این حال بعید است که اروپایی ها در زمستان پیش رو، با چالش گازی مواجه نشوند.  قیمت های پایه گاز اروپایی از ماه ژانویه 2021 تاکنون، بیش از ۲۵۰ درصد صعود کرده است. از جمله عوامل مؤثر در این روند، ذخایر اندک، قیمت های بالای کربن در اتحادیه اروپا، افزایش تقاضا در آسیا، عرضه اندک روسیه، تولید اندک تجدیدپذیرها و اختلالات مربوط به تعمیرات تاسیسات هسته ای بوده اند. در این بین، اگرچه اروپایی ها امیدوارند که خط لوله نورد استریم (2) بتواند از فشار بر بازارهای گاز اروپایی که با کمبود عرضه در آستانه فرا رسیدن فصل سرما و افزایش شدید قیمت ها روبه رو هستند، کم کند؛ اما این خط لوله باید گواهی فنی و بیمه دریافت کند که به دلیل تحریم های وضع شده از سوی آمریکا در سال میلادی گذشته، ممکن است چالش برانگیز باشد. نباید از یاد برد که نورد استریم (2) قرار بود در سال ۲۰۱۹ راه اندازی شود؛ اما در پی تهدیدهای آمریکا برای مجازات شرکت هایی که در ساخت آن مشارکت دارند، با تاخیرهای مکرر روبه رو شد. این چالش در حالی وجود دارد که عملا اقدام روسیه برای حداقل نگه داشتن جریان صدور گاز به اروپا، بیشترین تاثیر را بر افزایش بهای گاز در این اتحادیه داشته است. اقدام روسیه علیه کشورهای اروپایی چند معنای توأمان دارد: نخست آنکه، اروپایی ها باید افزایش قیمت گاز را به عنوان یک واقعیت بپذیرند. افزایش 10 درصدی قیمت در ماه اکتبر به این معناست که امکان دارد در ماه های سرد زمستان، قیمت بیش از این هم افزایش پیدا کند. از این رو مصرف کنندگان اروپایی با چشم انداز افزایش صورتحساب گرمایش زمستان به دلیل مجموعه ای از عوامل جهانی و آسیب پذیر ماندن اروپا در برابر نوسان قیمت های جهانی انرژی، روبه رو هستند. دوم آنکه، کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا به این معناست که کشورهای این  قاره نمی توانند در آستانه زمستان، گاز کافی ذخیره کنند. در حال حاضر ذخیره گاز اروپا ۷۲ درصد ظرفیت آن است که پایین ترین میزان در بیش از یک دهه گذشته به شمار می رود. برآوردهای فعلی که ناشی از میزان رزرو ظرفیت انتقال گاز روسیه به اروپاست، نشان می دهد که گازپروم قصد دارد  عرضه خود را در زمستان امسال نسبت به سال گذشته کاهش دهد. در حال حاضر گازپروم تقریبا یک سوم از ظرفیت ترانزیت گاز خط لوله یامال ـ اروپا را رزرو کرده است. همزمان این شرکت هیچ ظرفیت ترانزیت اضافی از طریق اکراین ذخیره نکرده است. در دو نقطه شبکه گاز طبیعی گازپروم که در مرز روسیه ـ اکراین قرار دارند، این شرکت از ظرفیت ۹.۸ میلیون مترمکعب در روز که عرضه شده را رزرو نکرده است. سوم آنکه، اگر روسیه در سال های اخیر به دلیل ساخت و بهره برداری خط لوله نورداستریم (2) تا حدی در برابر برخی سیاست های کشورهای اروپایی مماشات به خرج می داد، اینک با پایان یافتن روند احداث آن می تواند از سلاح انرژی در روابط خود با اروپا بهره برداری کند.

اروپای ناکام

اروپا به عنوان واردکننده انرژی، از توان چندان زیادی برای تاثیرگذاری بر روند صادرات گاز برخوردار نیست، بخصوص که یکی از راهبردهای نسبتا شکست خورده اروپا در سال های گذشته، متنوع سازی مسیرهای انتقال انرژی به این قاره بوده است. در حالی که طول دو دهه گذشته، اتحادیه اروپا کانون تمرکز خود در حوزه انرژی را به متنوع سازی منابع و مسیرهای انتقال گاز اختصاص داده بود، با این حال موفقیت چندانی کسب نکرده است. در آن دوره که استراتژی متنوع سازی منابع و خطوط انتقال انرژی در اتحادیه اروپا مطرح شده بود، یکی از اهداف نهایی این پروژه کاهش وابستگی به انرژی وارداتی از روسیه به شمار می رفت. با این حال در طول سال های گذشته، اتحادیه اروپا نه تنها نتوانست منابع و مسیرهای جدید را جایگزین گاز روسیه کند؛ بلکه عملا احداث خط لوله نورداستریم (2) نشان می دهد که وابستگی این اتحادیه به انرژی مسکو افزایش نیز پیدا خواهد کرد.  در این بین، تعلل اتحادیه اروپا برای سرمایه گذاری در بخش گاز ایران، فرصتی مناسب را از این اتحادیه به منظور تنوع بخشی به منابع خود گرفت. اگر اروپایی ها در دو دهه گذشته به جای پیروی از سیاست های ایالات متحده در قبال ایران، به صورت مستقل و بر اساس منافع ملی و جمعی خود تصمیم می گرفتند، اینک در استراتژی تنوع بخشی به منابع و خطوط انتقال گاز به کشورهای خود با مشکل چندانی مواجه نمی شدند. با این حال سیاسی کاری اروپایی ها در قبال ایران و از سوی دیگر وجود تنش های گاه چالش ساز در روابط کشورهای اروپایی با روسیه، موجب شده که این قاره در تنگنای انرژی قرار گیرد.

چشم انداز

اروپایی ها در سال های اخیر تلاش گسترده ای به منظور استفاده از انرژی های تجدیدپذیر کرده اند؛ اما برآوردهای واقعی نشان می دهند که این کشورها همچنان طی دهه های آینده ناگزیر به استفاده از سوخت های فسیلی هستند. با این اوصاف تا زمانی که اروپا نتواند به منابع خود تنوع ببخشد، چاره ای جز کرنش در برابر سیاست های روسیه یا عدم سختگیری به مسکو در خصوص برخی مسائل مهم را ندارد؛ زیرا هرگونه تقابل و تنش جدی در روابط روسیه و کشورهای اروپایی می تواند مسکو را به استفاده از سلاح انرژی برای تحت فشار قرار دادن اروپا ترغیب کند.  از سوی دیگر روسیه نیز قصد ندارد در این خصوص، بیش از حد به کشورهای اروپایی فشار وارد کند.  به عنوان مثال، شرکت گازپروم اصرار دارد که به قراردادهای پیشین خود پایبند است. این شرکت با اشاره به برداشت ۶۶ میلیارد مترمکعب گاز در ذخایر در مدت ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ که باعث تاخیر در عرضه جدید گاز به مدت سه هفته شد، اروپا را مقصر این بحران می داند. در عین حال باید توجه داشت که استفاده بیش از حد روس ها از سلاح انرژی برای تاثیرگذاری بر قیمت ها و یا تحت فشار قرار دادن کشورهای اروپایی به منظور تغییر سیاست های آنها، تا حد معینی دارای کاربرد است؛ زیرا این حربه اگر بیش از حد استفاده شود، موجب اعمال فشارهای مختلف اروپا بر مسکو در حوزه های دیگر می شود. همچنین تداوم این روند می تواند بار دیگر اروپایی ها را به طراحی پروژه های جدید برای دسترسی به منابع جایگزین سوق دهد.

 منبع : ایران پترولیوم