روايت «مشعل» از پروژه هاي نيمه تمام پالايشگاهي در کشور

تحول در پالایشگاه سازی ضرورتی غیرقابل انکار است

 

صنعت پالايش، يکي از محورهاي مهم در زنجيره ارزش صنعت نفت به شمار مي رود و مي تواند علاوه بر تامين سوخت مورد نياز داخل، ارزش افزوده بالاتر و درآمد بيشتري براي کشور به همراه داشته باشد. جواد اوجي، وزير نفت از آغاز راه در مجلس و کسب راي اعتماد، همواره بر افزايش ظرفيت پالايشي ايران با هدف جلوگيري از خام فروشي و تحقق خودکفايي در تامين سوخت تاکيد کرده است، به گونه اي که تا چهار سال آينده ظرفيت پالايشي ايران به 3.5 ميليون بشکه در روز افزايش خواهد يافت و شاهد افزايش يک و نيم برابري در اين حوزه خواهيم بود. دستيابي به اين امر، نيازمند ايجاد پالايشگاه هاي جديد و افزايش ظرفيت پالايشي کشور است و با وارد شدن پالايشگاه هاي جديد به مدار توليد، بخشي از چالش هاي پيش روي صنعت پالايش کشور برطرف خواهد شد. در گزارش پيش رو مروري داريم بر پروژه هاي نيمه تمام پالايشگاهي کشور که در ادامه مي خوانيد:

احداث پالایشگاه هرمز در سواحل مکران در شهرستان جاسک، از جمله این پروژه هاست که موجب توسعه هرچه بیشتر این منطقه می شود که نیاز به همکاری بیشتر دستگاه های اجرایی استان برای صدور مجوز و آغاز عملیات اجرایی دارد.

 طرح ساخت پالایشگاه نفت خام هرمز با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۸۵ به تصویب هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش رسید. بر پایه مجوزهای ارائه شده، خوراک پالایشگاه، شامل نفت خام بسیار سنگین میدان های سروش و نوروز و نفت خام سنگین صادراتی و مخلوط فروزان بوده است.

مقرر شده بود تا پالایشگاه نفت خام فوق سنگین هرمز با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در روز و با ۴ میلیارد دلار سرمایه گذاری در کنار پالایشگاه بندرعباس ساخته شود. عملیات اجرایی این طرح در سال ۱۳۸۵ آغاز شد؛ اما از آن زمان تاکنون پیشرفت فیزیکی زیادی نداشته است.   در سال ۱۳۹۱ با توجه به حجم سرمایه گذاری مورد نیاز این طرح و به دلیل تامین نشدن منابع مالی، موضوع فازبندی و مرحله ای کردن اجرای این طرح مورد توجه قرار گرفت و بر اساس پیشنهاد مشاور طرح مقرر شد، در ابتدا و با عنوان فاز اول یک پالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکه ای شامل واحدهای فرایندی نظیر تقطیر، بازیافت گاز مایع، تصفیه نفت سفید و نفت گاز و تاسیسات جانبی مورد نیاز ساخته شود. نتایج ارزیابی اقتصادی فاز اول نشان دهنده آن بود که در صورت اجرای این طرح، در بندرعباس نرخ بازگشت سرمایه ۱۰ درصد و زمان بازگشت سرمایه حدود ۲۲ درصد می شود که با این شرایط، اجرای فاز بعدی طرح و از محل درآمد حاصل از فاز اول، غیرممکن است. پالایشگاه هرمز با ۵ درصد پیشرفت فیزیکی و خوراک نفت خام فوق سنگین با سرمایه گذاری یک شرکت خصوصی، شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران و شرکت کی.بی.سی انگلیس اجرایی شده و با ساخت آن روزانه ۱۵ میلیون لیتر بنزین و 26.6 میلیون لیتر گازوییل به ظرفیت تولید فراورده کشور اضافه می شود. در ادامه، پالایشگاه نفت فوق سنگین هرمز که قرار بود در غرب شهر بندرعباس ساخته شود، به منطقه جاسک انتقال یافت.

 

   پالایشگاه دوم آبادان 

قرارداد پالایشگاه خوزستان که از آن به عنوان پالایشگاه دوم آبادان یاد می شود، در سال 1386 به امضا رسید تا با سرمایه گذاری 2.5 میلیارد یورویی ساخته شود. برای ساخت این پالایشگاه، سهم بخش خصوصی 75 درصد، سهام متعلق به شرکت توسعه صنایع پالایش نفت 20 درصد و 5 درصد نیز مربوط به شرکت نفت آبادان بود. بیش از 10 سال از تصویب آن می گذرد؛ اما این طرح در حد تابلو باقی مانده است.

از زمان تصویب این طرح تاکنون، مسؤولان مختلف وعده های متفاوتی برای آغاز عملیات ساخت و انتخاب سرمایه گذار و پیمانکار این طرح، رسانه ای کرده اند؛ اما تا به امروز هیچ نشانی از عملی شدن این وعده ها دیده نمی شود.

 

پالایشگاه کاسپین

با ایجاد این پالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکه ای، روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین، ۱۱ میلیون لیتر نفت گاز، ۵‎/۶ میلیون لیتر نفت کوره، ۴‎/۷ میلیون لیتر نفت سفید و ۴‎/۵ میلیون لیتر گاز مایع تولید خواهد شد.

مقرر شده بود تا پالایشگاه کاسپین برای ایجاد حداکثر سودآوری، مجموعه ای از پالایشگاه و پتروشیمی باشد، به طوری که هم محصولات پتروشیمی و هم فراورده های نفتی در این پالایشگاه تولید شود.

این پالایشگاه که قرار است روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین و ۱۱ میلیون لیتر گازوییل تولید کند، پس از بهره برداری، بخشی از تولید خود را به بازارهای همسایه همچون ترکیه، افغانستان و پاکستان صادر خواهد کرد و بخشی از خوراک مورد نیاز پالایشگاه کاسپین از محل میادین تازه اکتشافی نفت ایران در دریای خزر تامین خواهد شد.

 تمرکز در مطالعه پالایشگاه کاسپین که مکان آن برای احداث در فاصله ۳۰ کیلومتری نکا در آق قلا پیش بینی شده بود، بر مشارکت و تضمین تداوم تامین خوراک بود. برای تضمین نفت خام این پروژه با کشورهای ترکمنستان، قزاقستان و روسیه مذاکراتی انجام شد که در تامین خوراک و مشارکت این پالایشگاه توافق صورت نگرفت و این پروژه پیگیری نشد.

 

طرحی که هرگز استارت نخورد

پالایشگاه پارس شیراز، یکی از پالایشگاه هایی است که هرگز استارت نخورد و در حد طراحی پایه متوقف شد. آن زمان بحث اصل 44 مطرح نبود، از این رو برای تامین مالی و مشارکت در این پروژه با شرکت SKS  مالزی مذاکراتی صورت گرفت، به گونه ای که یک پالایشگاه در مالزی احداث شود و۴۰ درصد سهامدار آن ایران باشد و در مقابل، آنها هم در احداث پالایشگاه شیراز ۴۰ درصد مشارکت کنند. ۶۰ درصد بقیه سهام نیز دولتی بود. شرکت مالزیایی مطالعات را انجام داد؛ اما بعد از اعمال تحریم ها این شرکت کار را متوقف کرد.

 

ایجاد مشکل در میدان قزاقستان

طرح پالایشگاه شهریار نیز ظرفیت ۱۵۰ هزار بشکه در روز تولید بنزین به ظرفیت 11.4 میلیون لیتر و گازوییل به ظرفیت 12.33 میلیون لیتر در روز را به عنوان یکی از اهداف مهم پیش روی خود داشت. مطالعات اولیه مبنی بر تامین 50 درصد نفت خام از آسیای میانه صورت گرفت؛ اما در ادامه راه، پروژه میدان قزاقستان دچار مشکل شد و توسعه میدان به لایه نمکی خورد و آن چیزی که پیش بینی می کردند، محقق نشد و بر این اساس کار احداث پالایشگاه شهریار هم پیگیری نشد.

 

روند کند پروژه از روزهای ابتدایی

هدف از تاسیس پالایشگاه آناهیتا، طراحی و ساخت پتروپالایشگاهی مدرن با رویکرد تولید 15 تا 30 درصد محصولات پتروشیمی بود. این پروژه از همان ابتدا روند کندی داشت. در سال ۹۱ و ۹۲ که مذاکراتی برای دریافت فاینانس چین انجام شد، به دلیل همکاری نکردن سهامداران کار پیش نرفت؛ زیرا براساس قانون، بانک مرکزی نمی توانست در پروژه ای که سهامدارانش خصوصی هستند، ضمانت نامه بدهد. از طرفی شستا و صندوق بازنشستگی کشوری هم تضامین را تهیه نکردند، از این رو امکان جذب فاینانس چینی در آناهیتا میسر نشد.

 

طرحی که ستاره نشد!

همزمان با شروع تکمیل فازهای پارس جنوبی در خرداد سال ١٣٩۴ عملیات اجرایی طرح فراگیر پالایشی سیراف، با هدف پرهیز از خام فروشی ماده ارزشمند میعانات گازی، برداشت حداکثری گاز از میدان مشترک پارس جنوبی و البته خنثی کردن تحریم میعانات گازی آغاز شد.

طراحی این پالایشگاه، ابتدا با انتخاب 8 سرمایه گذار به صورت یک مجتمع پالایشی با ٨ واحد به ظرفیت۶٠ هزار بشکه در روز آغاز شد.

با گذر زمان به دلیل وجود مشکلاتی از جمله ایرادات اساسی در طرح اولیه وزارت نفت، ناتوانی در تامین مالی این طرح و نیز اختلاف سرمایه گذاران با هم باعث شد که ظرفیت پالایشی طرح، ترکیب سرمایه گذاران و تغییر زنجیره ارزش نهایی دستخوش تغییراتی شود. این نارسایی ها در طرح اولیه چند سال زمان شروع طرح را به تاخیر انداخت.

به این ترتیب، از ابتدای سال 1397 تغییراتی در ساختار طرح سیراف با افزوده شدن سهامداران جدید، حذف یا ادغام بعضی از پالایشگاه ها و همچنین اضافه شدن طرح های پتروپالایشی انجام شد. در نهایت طرح های باقیمانده در سیراف تا ظرفیت 300 هزار بشکه در روز کاهش پیدا کردند.

«پالایشگاه ستاره سبز سیراف» به ظرفیت 120 هزار بشکه و «شرکت توسعه پالایشی پیشگامان سیراف»، «شرکت آدیش جنوبی» و «شرکت جاوی انرژی پرتو» هرکدام به ظرفیت 60 هزار بشکه، طرح هایی بودند که در نهایت مقرر شد با زیرساخت های مشترک روند احداث خود را شروع کنند.

همه این شرکت ها از طرف وزارت نفت، شرایط دریافت تنفس خوراک ذیل قانون «حمایت از توسعه صنایع پایین دستی نفت و میعانات گازی» را دریافت کرده اند. علاوه بر این 4 شرکت توسعه دهنده طرح ها، «شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف» نیز در این پروژه دخیل است و مسؤولیت اجرای فعالیت ها و ایجاد امکانات مشترک میان پالایشگاه های مجتمع پالایشی سیراف را به عهده دارد.

از زمان کلنگ زنی مجموعه پالایشی سیراف تاکنون، اقداماتی برای پیشبرد این پروژه انجام شده است، از جمله تسطیح و آماده سازی زمین، تحویل بسته کامل مهندسی طراحی پایه، اخذ مجوزهای قانونی موردنیاز شامل قرارداد تامین خوراک با امور بین الملل شرکت ملی نفت، قرارداد خرید گاز طبیعی با شرکت ملی گاز، مطالعات پدافند غیرعامل، مجوز برداشت آب از دریا، مطالعات زیست محیطی و اخذ مجوز، تامین برق دوران ساخت، تامین برق دوران بهره برداری و همچنین قرارداد خرید فناوری واحدهای تحت لیسانس این طرح.

دو ابهام پیش روی پالایشگاه های سیراف مربوط به تامین خوراک میعانات گازی مورد نیاز طرح ها با توجه به افت فشار در میادین گازی و همچنین رویکرد دولت قبل در قبال آنهاست. در این خصوص لازم است با توجه به مزایای راهبردی احداث پالایشگاه های میعانات گازی سیراف، تیم جدید وزارت نفت مشکلات و ابهامات این طرح را تعیین تکلیف کند.

از این رو ابتدا باید برنامه تامین خوراک قطعی و بلندمدت این طرح ها مشخص شده و به آنها اعلام و در صورت لزوم مجوزهای داده شده بازنگری شود، به طوری که طرح های باقیمانده، عزمی جدی برای احداث پالایشگاه در سیراف داشته باشند. پس از این، شرکت های باقیمانده نباید عذری برای عدم مشارکت در تامین مالی شرکت زیرساخت فراگیر داشته باشند.

در پایان باید گفت؛ وقتی تفکر پالایشگاه سازی وجود داشته باشد، طرح ها تدوین می شود و کارها جلو می رود؛ هر چقدر هم مانع وجود داشته باشد، سعی می شود که موانع برداشته شده و کارها انجام شود؛ اما وقتی این تفکر وجود نداشته باشد، براحتی با کوچکترین بهانه ای طرح را از بین می برند. حالا اگر موانعی وجود داشته باشد، باید آن موانع را برداشت، نه اینکه هویت طرح از بین برود. به هر حال قطعا در مسیر اجرای پروژه ها موانعی وجود دارد که باعث کندی می شود و وزیر نفت دولت سیزدهم نیز به توسعه و ایجاد پالایشگاه های جدید تاکید داشته است.