انقلاب پتروشيمي  در 39 سالگي انقلاب
انقلاب 57، خيزشي بود که ساختارهاي اقتصادي کشور را متحول کرد و تاثير بسزايي بر صنعت   پتروشيمي گذاشت؛ صنعتي که تا کنون مراحل تکامل و توسعه را طي کرده است، تا جايي که امروز به يکي از پرسودترين و توسعه يافته ترين صنايع ايران و منطقه خاورميانه تبديل شده و بازارهاي جهاني را از آن خود کرده است و عملکرد قابل توجه اين بخش با توجه به خصوصي شدن، خود انقلابي است که بايد مورد توجه قرار گيرد؛ چرا که شايد به جرات بتوان گفت جزو معدود صنايعي است که با توجه به واگذاري به بخش خصوصي، توانمند و پرقدرت به حيات خود ادامه داده است و در مسير پيشرفت قرار دارد.

دوره گذار
مرحله نخست توسعه و تحول صنعت پتروشيمي در سال 1342 با بهرهبرداري از واحد توليد كود شيميايي مجتمع پتروشيمي شيراز آغاز و در پايان همان سال نيز شركت ملي صنايع پتروشيمي تاسيس شد. در مرحله بعد و تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، توسعه اين صنعت در قالب سه برنامه عمراني(56–1343) به اجرا درآمد. از عمده اهداف اين سه برنامه، تأمين نياز داخلي كشور به كودهاي شيميايي و برخي مواد پايه شيميايي و پتروشيميايي بود. احداث مجتمعهاي پتروشيمي رازي( شاهپور)، آبادان، پازارگاد، كربن اهواز ( ايران)، خارگ، فارابي( ايران نيپون) و طرحهاي توسعه پتروشيمي شيراز و انجام بخش عمدهاي از احداث پتروشيمي بندرامام (‏ايران - ژاپن) حاصل تلاشهاي اين دوره است. در سال 1356 كل توليد شركت ملي صنايع پتروشيمي به 7/2 ميليون تن (محصولات مياني و نهايي) رسيد. در اين ميان ظرفيت توليد كودهاي شيميايي با اجراي طرح توسعه پتروشيمي رازي به حدود يك ميليون تن در سال افزايش يافت. در سالهاي منتهي به سال 1356 كل سرمايهگذاري انجام شده در شركت ملي صنايع پتروشيمي به حدود 110 ميليارد ريال رسيد.

دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در دوران دفاع مقدس  ( 1367 – 1358 )
از ابتداي سال 1358 تا نيمه اول سال 1367 عمده فعاليت شركت ملي صنايع پتروشيمي در پشتيباني از جبهههاي جنگ تحميلي و همچنين مراحل طراحي و مهندسي، تدارکات و آماده سازي زمين مجتمعهاي اراک و اصفهان خلاصه مي شد. تنها فعاليت عمده، در اين دوره تكميل طرح توسعه پتروشيمي شيراز بود. در نيمه دوم سال 1367و با پذيرش قطعنامه 598، تلاش مجدانه شركت براي بازسازي و نوسازي مجتمعها و واحدهاي توليدي آغاز شد. در اين دوره كل سرمايهگذاري شركت به رقم 420 ميليارد ريال رسيد و از اين طريق، شركت توانست طرح توسعه پتروشيمي شيراز (آمونياك و اوره 2) و كلرآلكالي را تكميل کند و اجراي طرحهاي متانول شيراز، مجتمع پتروشيمي اراك و واحد دي آمونيم فسفات رازي را آغاز كند. بعلاوه در همين دوره، شركت طراحي ـ مهندسي صنايع پتروشيمي(پيدک) در قالب طرح متانول اول در شيراز شكل گرفت و براي اولين بار طراحي تفصيلي در كشور انجام شد.
در سال 1367 مجتمع پتروشيمي شيراز به بيشترين مقدار توليد خود پس از انقلاب دست يافت و همزمان توليد مجدد در فازهاي اول و دوم مجتمع پتروشيمي رازي آغاز شد. در اين سال مجموع توليد مجتمعها به 880 هزار تن (محصولات مياني و نهايي) رسيد و شركت موفق به صدور حدود 270 هزار تن گوگرد به ارزش 26 ميليون دلار و فروش داخلي 430 هزارتن محصولات شيميايي به ارزش 5 ميليارد ريال شد.

دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در سالهاي برنامه اول توسعه
 ( 1373-1368 )
طي سالهاي 1373–1368 با به اجرا درآمدن اولين برنامه توسعه جمهوري اسلامي، بازسازي مجتمعهاي آسيب ديده در جنگ تحميلي با جديت پيگيري شد و بتدريج، مجتمعهاي آسيب ديده به بهرهبرداري رسيد. در عين حال، شماري از طرحهاي اساسي شركت شامل مجتمعهاي پتروشيمي اصفهان، پتروشيمي اراك (فاز يك) و بندرامام نيز تكميل و بهره‏برداري از آنها آغاز شد.
از اهداف مهم اين برنامه تأمين نياز صنايع پايين دستي (طرح جايگزيني واردات)، صدور محصولات پتروشيمي و كمك به رهايي از اقتصاد تك محصولي در بلند مدت، فراهم آوردن زمينههاي رشد صنعت غيروابسته و پايهريزي فناوري داخلي و استفاده بيشتر از امكانات داخل كشور بود.
طرحهاي عمراني برنامه اول شامل 10 طرح جديد بود. در سالهاي اين برنامه، بهرهبرداري از طرحهاي دي آمونيم فسفات رازي (1369)، متانول اول شيراز (1369)، پتروشيمي بندرامام (1373-1369)، پتروشيمي اصفهان (1371)، فاز اول پتروشيمي اراك (1372) و گسترش دوده صنعتي اهواز(1373) آغاز شد. در اين دوره با سرمايهگذاري 7085 ميليارد ريالي و بهرهبرداري تدريجي از طرحهاي جديد موجب شد كه ظرفيت توليد شركت از 3/5 ميليون تن در سال 1368، با رشد متوسط سالانه 5/13 درصد به 3/10 ميليون تن در سال1373 (سال پايه برنامه پنجساله دوم ) برسد.
دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در سالهاي برنامه دوم توسعه (1378-1374 )
برنامه پنجساله دوم شركت ملي صنايع پتروشيمي، با هدف افزايش سوددهي، توسعه صادرات، گسترش خصوصي سازي و افزايش توليد و تنوع محصول با محصولات ويژه و جديد تدوين شد. در سالهاي برنامه پنجساله دوم توسعه
 (1378–1374) شركت با ملحوظ کردن اهداف سوددهي، توسعه صادرات و خصوصي سازي فعاليتهاي خود را دنبال كرد. طي اين برنامه، با بهره‏برداري از طرحهاي باقيمانده از برنامه پنجساله اول، توليد سالانه محصولات پتروشيمي به 11 ميليون تن در سال رسيد.
در اين برنامه و در راستاي اهداف اعلام شده، ضرورت بهرهگيري از مزيتهاي نسبي كشور، از جمله دسترسي به آبهاي بينالمللي و منابع عظيم نفت و گاز و ساير تسهيلات و امكانات زيربنايي، طرحهاي جديدي در منطقه بندرامام به اجرا گذارده شد و به منظور تحقق سياست جلب سرمايه گذاري خارجي و افزايش صادرات غيرنفتي،« منطقه ويژه اقتصادي پتروشيمي» در محدوده منطقه بندرامام براي اجراي طرحهاي پتروشيمي و صنايع وابسته احداث شد.  با آغاز بهرهبرداري از طرحهاي باقيمانده از برنامه اول توسعه، شامل مجتمعهاي پتروشيمي اراك ( فاز دوم و بوتاكلر اراك)، اروميه، خراسان و تبريز در سالهاي نخستين برنامه پنجساله دوم و طرح متانول پتروشيمي خارک در پايان سال 1378 ظرفيت توليد سالانه محصولات شركت به 14 ميليون تن رسيد. از سوي ديگر با تداوم سرمايهگذاري در طرحها و مجتمعهاي در دست احداث، حجم سرمايهگذاري در اين برنامه به 8123 ميليارد ريال رسيد. در اين برنامه، توليد شركت از 5/7 ميليون تن در سال 1373 با ميانگين رشد سالانهاي نزديك به 8 درصد، به 11 ميليون تن در سال 1378 رسيد. در اين دوره توجه به کيفيت با اخذ استاندارد ISO 9002 از سوي شركت پتروشيمي اصفهان در سال 1375 آغاز شد و در پي آن ساير شرکتها موفق به اخذ استانداردهاي مديريت کيفيت در حوزههاي مختلف شدند.
در اين دوره، فروش شركت نيز با عرضه محصولات جديد به بازار، از رشد چشمگيري برخوردار شد، چنان كه در سال 1378 فروش داخلي تا 8/3 ميليون تن به ارزش 4300 ميليارد ريال افزايش يافت و صادرات محصولات پتروشيمي به 9/2 ميليون تن و ارزش 580 ميليون دلار با رشد ساليانه 16 درصد رسيد. سهم پتروشيمي در كل صادرات غيرنفتي نسبت به پايان برنامه اول به 2/17 درصد و در صادرات بخش صنعت به 7/30 درصد ارتقا يافت.

دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در سالهاي برنامه سوم توسعه
 ( 1383 – 1379)
برنامه پنجساله سوم شركت ملي صنايع پتروشيمي، سرآغاز مرحله جديدي به سمت جهاني شدن فعاليتهاي اين شركت است. از ويژگيهاي متمايز اين برنامه، علاوه بر جهش در ميزان توليد و فروش، ارتقاي جايگاه صنعت پتروشيمي درصادرات غيرنفتي است. از جمله اقدامهاي مهم اين دوره ميتوان به فعاليتهايي چون استفاده بهينه از ظرفيتهاي موجود، اجراي طرحهاي توسعه، توسعه صادرات و ارتقاي جايگاه پتروشيمي در صادرات غيرنفتي، خصوصي سازي و تغيير ساختار شرکت ملي صنايع پتروشيمي اشاره کرد.
مهمترين اهداف برنامه پنجساله سوم شركت، بر اجراي اكثريت طرحهاي برنامه پنجساله دوم و همچنين استفاده بهينه از ظرفيتهاي موجود، نوسازي و بازسازي واحدهاي قديمي، توليد محصولات با ارزش افزوده بالاتر، حداكثر استفاده از توانمنديهاي فني- مهندسي داخل، تجهيز مناطق ويژه اقتصادي، توسعه صادرات، خصوصي سازي، حمايت از سرمايهگذاري بخش خصوصي و گسترش تحقيق و توسعه تأكيد داشت.
در اين برنامه، اجراي طرحهاي جديد با هدف توليد محصولات با ارزش افزوده بيشتر و استفاده حداكثر از خوراكهاي اتان و مايعات گازي در نظر گرفته شده است. براي اجراي اين طرحها، منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس به دليل ارتباط آن با منابع گاز طبيعي ميدان پارس جنوبي مكان مناسبي براي اجراي طرحهاي جديد پتروشيمي تشخيص داده شد. با مجموع سرمايهگذاري به ارزش 115400 ميليارد ريال و بهرهبرداري از طرحها، در پايان سال 1383 ظرفيت سالانه توليد محصولات شركت به 18 ميليون تن رسيد. توليد محصولات پتروشيمي نيز از 11 ميليون تن در سال 78 به 15 ميليون تن در سال 83 رسيد. در سال83 صادرات و فروش داخلي شركت به ترتيب 2/5 ميليون تن به ارزش 1726 ميليون دلار و8/4 ميليون تن به ارزش 6/12 هزار ميليارد ريال بوده است.

دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در سالهاي برنامه چهارم توسعه
 ( 1389 – 1384 )
مهمترين اهداف اين دوره، اجراي طرحهاي توسعهاي صنعت پتروشيمي با رويکرد استفاده از منابع هيدروکربوري گازي براي گسترش زنجيره ارزش توليد محصولات پتروشيمي با ارزش افزوده بيشتر و با اتکا به استفاده حداكثري از توانمنديهاي داخلي و جذب سرمايههاي بخش خصوصي و گسترش تحقيق و توسعه است. در طي سالهاي برنامه چهارم (1384 تا 1389) 40 طرح به ظرفيت 3/34 ميليون تن به توليد رسيد.

دستاوردهاي صنعت پتروشيمي در سالهاي برنامه پنجم توسعه
 (1395 – 1390)
از ابتداي برنامه پنجم توسعه تا پايان سال 1395 با بهره برداري از 26 طرح پتروشيمي شامل طرحهاي توليدي، زير بنايي، سرويسهاي جانبي، بهينه سازي مصرف خوراک و پژوهشي که عموما از سوي بخش خصوصي اجرا شد، حدود 5/10 ميليون تن به ظرفيت توليد کشور افزوده شد.
طبق آمارهاي سال 1395، سهم هيدروکربورهاي مصرف شده در صنعت پتروشيمي، حدود 6 درصد کل هيدروکربورهاي مصرفي در کشور بوده است که در نتيجه آن حدود 6/50 ميليون تن محصول پتروشيمي توليد شده است. صادرات اين محصولات حدود 7/34 درصد صادرات غير نفتي کشور و 1/39 درصد صادرات محصولات صنعتي کشور را از لحاظ ارزشي تشکيل ميدهد که نشاندهنده ارزش افزوده بالاي اين صنعت و نيز کاهش خام فروشي از طريق صنعت پتروشيمي است.
چشمانداز آتي صنعت پتروشيمي
در حال حاضر ظرفيت نصب شده مجتمعهاي توليدي پتروشيمي 9/64 ميليون تن در سال است که اين ظرفيت با بهره برداري از 58 طرح در دست اجراي صنعت پتروشيمي 4/58 ميليون تن در سال افزايش خواهد يافت.
همچنين بر اساس آخرين ويرايش نقشه راه توسعه صنعت پتروشيمي، 25 طرح پتروشيمي با ظرفيت اسمي 1/49 ميليون تن در سال و 5 طرح تامين خوراک صنعت پتروشيمي در حوزه بالادست، در طول سالهاي برنامه ششم توسعه اجرا خواهند شد. بديهي است، با توجه به شرايط به وجود آمده پس از برجام و باز شدن پنجرههاي جديد به روي اين صنعت، احتمال تغيير در تعداد و نوع طرحهاي مورد نظر بر اساس تعاملات و مذاکرات بينالمللي وجود دارد. در اين ميان، رويکرد صنعت پتروشيمي به توسعه تکميل زنجيره ارزش با استفاده از دانش فني و سرمايهگذاري شرکتهاي بينالمللي و تکيه بر توانمنديهاي شرکتهاي داخلي با توجه به خوراک در دسترس (گاز طبيعي) است.


تلاش  مستمر  براي عبور از گلوگاه هاي توليد
لطفا روند اجراي تفاهمنامههاي مرتبط با توسعه 4 ميدان به سمت تبديل به قرارداد را توضيح دهيد و بگوييد آيا تا پايان سال، امکان تبديل حداقل يکي از تفاهمنامهها به قرارداد وجود دارد؟
فعاليتهاي مناطق نفتخيز جنوب در خصوص توسعه ميادين به 2 بخش «ميدان محور» و«عمليات محور» تفکيک ميشود. فعاليتهاي «ميدان محور» مربوط به توسعه چهار ميدان کرنج، پارسي، رگ سفيد و شادگان بر اساس مدل جديد قراردادهاي مناطق نفتخيز است که از اين ميان، تکليف 2 ميدان کرنج و شادگان تا پايان سال مشخص ميشود.

محيط زيست و موضوع توسعه پايدار، بيترديد يکي از چالشهاي اصلي صنايع در كل جهان، بويژه در ايران است. براي همسازي اين دو موضوع ناهمساز چه تدبيري انديشيدهايد؟
راهبرد ما در اين زمينه، همانگونه كه بسياري از فعالان اين حوزه تأكيد ميكنند، «حفظ توليد و محيط زيست» به صورت توأمان است. براين اساس هر پروژهاي كه اجرا ميشود، در مرحله مطالعات تفصيلي براي جلوگيري از ايجاد آلايندگي، بازيافت يا دفع اصولي پساب، فضاي سبز پيرامون و عوارض زيست محيطي پيشبينيهاي لازم صورت گرفته و ارزيابي ميشود. يكي از مهمترين چالشهاي توليد نفت در كشور ما چالش سوزاندن گاز همراه است كه ما براي آن چارهجوييهاي متعددي داشتهايم. قبل از هر چيز بايد به اين نكته توجه داشت كه جمعآوري، فشار افزايي و تزريق گاز به مخازن، مهمترين اولويت و نياز عملياتي خود ماست كه طي 40 سال گذشته به صورت مستمر پيگيري شده و عملا نگهداشت بخش قابل توجهي از توليد نفت در مخازن كربناته، به تزريق منظم گاز بستگي دارد.
گام دومي كه در دو دهه گذشته برداشته شده، جمعآوري، شيرين سازي و استفاده از گازهاي ترش و يا اصطلاحاً گازهاي بنگستاني است كه به علت وجود هيدروژن سولفوره بالا و خورندگي شديد، تا پيش از آن به مشعل ارسال ميشد. طرح آماك مثال بارز اجراي اين طرح است كه تقريبا افزون بر 80 درصد گازهاي ترش اهواز، مارون، كوپال، منصوري و آب تيمور را گردآوري و شيرينسازي ميكند. محصول خروجي واحد شيرينسازي اين طرح نيز به عنوان مواد اوليه صنايع پتروشيمي به ماهشهر ارسال ميشود.
طرح جامع موسوم به (NO FLEARING) شامل مجموعه اي از پروژههاست كه اجراي تدريجي آنها، به كاهش گازسوزي به ميزان 98 درصد منجر خواهد شد. سوزاندن آن 2 درصد باقيمانده كه عملاً تاثيري بر محيط زيست ندارد، در واقع به عنوان سيستم پايلوت و ايمني مشعلها عمل ميکند كه امكان اشتعال گاز در موارد اضطراري را فراهم ميسازد.
 طرح برونسپاري و فروش گاز مشعلها به بخش خصوصي براي نخستين بار در مناطق نفتخيز جنوب اجرا شد. اين طرح نيز در چارچوب (NO FLEARING) است؟
طرح فروش گاز مشعلها به بخش خصوصي، يك تجربه جديد و موفق در زمينه جلوگيري از سوزاندن گازهاي همراه است كه عملاً به صورت موقت اجرا ميشود. به اين معني كه يك شركت خصوصي، تاسيسات مورد نياز براي جمع آوري و فرآورش گاز تعدادي مشخص از فلرها را در جوار تاسيسات ايجاد کرده و پس از فرآورش، همان ميزان گاز را به خود مناطق نفتخيز يا شركت گاز ميفروشد و يا از آن در توليد برق استفاده ميكند و برق توليدي را به صورت تضميني به مناطق نفتخيز جنوب ميفروشد. موقتي بودن اين طرح به اين معني است كه پس از راهاندازي تاسيسات فرآورش گاز در يك دهه آينده، عملاً مدت پيمان اين شركتها نيز به پايان رسيده و اين گاز به شكلي ديگر، فرآوري و استفاده ميشود.

و سخن پاياني؟
مردم، مهمترين سرمايه اجتماعي صنعت نفت هستند، از اين رو براي ما اهميت دارد كه آنان مجموعه نفت را نان آور و خدمتگزار ملت بدانند و اطمينان داشته باشند كه تلاش شبانه روزي ما براي استمرار توليد، با هدف جلوگيري از بروز هرگونه كاستي در معيشت و گردش چرخهاي زندگي آنان صورت ميگيرد و در نهايت اينكه مردم اطمينان داشته باشند ما براي توليد بيشتر، از مشكلات و عوارض زيست محيطي چشم پوشي نميكنيم و هوا، خاك و آب سرزمينمان را پاس خواهيم داشت. طي 100 سال گذشته، همنشيني و همسايگي نفت با ساكنان پيرامون تاسيسات و ميادين نفتي براساس حسن همجواري و چه بسا فراتر از آن بوده است، به نوعي كه ساكنان اقليمهاي نفتي، صنعت نفت را عامل توسعه و رونق زندگي در منطقه خود ميدانستهاند. در مقابل، صنعت نفت نيز بهرهمندي آنان از مزاياي مترتب بر توليد، اشتغال، ايجاد راههاي دسترسي، توسعه زير ساختهاي شهري، روستايي و كمك به توسعه فرهنگي اين مناطق را بخشي از مسئوليت اجتماعي خود ميداند. به عنوان يكي از خدمتگزاران مردم افتخار دارم كه حداقل در سه دهه گذشته، نقش و سهمي در توسعه و آباداني مناطق نفتخيز كشور داشتهام و اميدوارم در چشم انداز و افق آينده نيز اين تعاملات به گونهاي رقم بخورد كه اعتماد و اطمينان مردم به عنوان مهمترين سرمايه اجتماعي صنعت نفت حفظ و بهبود يابد. به يقين وزارت نفت با وجود كمبودهاي نقدينگي و كاستيهاي مالي، يكي از وزارتخانههايي است كه در مسير عمل به مسئوليتهاي اجتماعي، برنامه مدون و ساختاري منسجم دارد و اين سرمايه مهم را پاس خواهد داشت.