گفت و گو با یک بانوی موفق در صنعت پتروشیمی:

در آغاز مسیر توسعه هستم

 

 مشعل  در دنیای رقابتی امروز که کشورها تلاش برای رشد و توسعه را از جمله اهداف کلیدی برای کسب مزیت رقابتی، سرلوحه فعالیت های خود قرار داده اند، استفاده از تمام ظرفیت های منابع انسانی جامعه برای رسیدن به این مهم اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. زنان یکی از سرمایه های با ارزش هر کشور به شمار می روند و مشارکت جدی آنها دلیلی برای رشد و ترقی کشورهای توسعه یافته عنوان می شود. زنان صنعتی نفت نیز از این وادی مستثنی نیستند ، یکی از آنها مریم قانع نیا است که با طی کردن مراحل تحصیل موفق به اخذ دکترای روانشناسی (حوزه صنعتی و سازمانی) از دانشگاه شهید چمران شده است . او از بهمن ماه سال1381 و از طریق طرح دانش آموختگان ممتاز وارد صنعت نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی شد و اکنون رييس كل برنامه ريزي منابع انساني، شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. در ادامه گفت وگویی با این بانوی موفق انجام داده ایم که در ادامه می خوانید .

  شما به عنوان یکی از بانوان موفق در صنعت نفت شناخته می شوید. چه عواملی را باعث جایگاه امروز خود می دانید؟

موفقیت برای افراد مختلف تعاریف مختلفی دارد. در صنعت نفت زنان بسیاری وجود دارند که هر کدام در جایگاه شغلی خودشان تلاش می کنند، وظیفه و حتی در موارد بسیاری بیش از وظیفه سازمانی خود را انجام دهند. زنانی که با وجود مسائلی چون مردانه بودن صنعت، تداخل کار و زندگی (با توجه به نقش مادری) و ...که برای آنان وجود دارد، همواره برای ثابت کردن توانایی هایشان تلاش مضاعف می کنند. خوشحالم اگر من نیز یکی از این گونه همکاران باشم.

داشتن ارزش های فردی و کاری روشن و پایبندی به آنها، نیاز به پویایی، راضی نبودن به عملکرد متوسط و داشتن استانداردهای عملکردی بالا، تلاش جهت بهبود و نوآوری در روش های کاری و تعهد سازمانی، از ویژگی هایی بوده است که همیشه سعی کرده ام در خودم پرورش دهم که احتمالا این عوامل در اینگونه موفقیت های سازمانی حائز اهمیت بوده اند. حضور در محیط کاری پویا، داشتن همکاران با انگیزه، مدیران با انتظار عملکرد بالا و همکاران زنی که از سال ها پیش هر کدام با نشان دادن بهترین عملکرد خودشان هم الگو بودند، هم گشایشگر مسیر پیشرفت زنان، از عوامل محیطی موثر در مسیر شغلی من بوده اند.

  از فعالیت خود بگویید که تاکنون در کدام بخش ها مشغول به کار بوده اید و کدام یک را بیشتر از همه دوست دارید؟ کمی درباره آن توضیح دهید؟

من همه سال های کاری خود را در حوزه منابع انسانی مشغول به فعالیت بوده ام و بخش عمده ای از آن را در برنامه ریزی منابع انسانی حضور داشتم. برنامه ریزی منابع انسانی را بیش از همه بخش ها دوست دارم.

طبق تعریف برنامه ریزی، شالوده عناصر مدیریتی و فرآیندی است که سازمان ها در قالب آن همه فعالیت ها و کوشش های خود را در مورد اهداف مورد نظر، راه رسیدن به آن و چگونگی طی مسیر را در یکدیگر ترکیب و ادغام کرده و هدف از اجرای آن دستیابی به نتایج سازمانی است. برنامه ريزي منابع انساني نیز ابزاري است که مديران سازمان را مطمئن مي سازد تا بهترين افراد، در زمان مناسب براي شغل های مورد نظر انتخاب شوند تا به اين وسيله سازمان ها در پيشرفت خود دچار اختلال نشوند. برنامه ریزی منابع انسانی، عاملی در جهت یکپارچه کردن منابع انسانی با اهداف سازمان است.

در صورتی که برنامه ریزی منابع انسانی درست انجام شود، می توان اطمینان حاصل کرد که در بلندمدت نیاز نیروی انسانی شرکت به لحاظ کمی و کیفی (داشتن شایستگی ها و سطح دانشی، مهارتی و ... ) در همه سطوح تامین شده است.

  در این مسیر با چه چالش هایی روبه رو بوده اید؟

در حوزه کاری من چالش های زیادی وجود دارد. اما فکر می کنم منظور شما احتمالا چالش هایی است که به عنوان یک زن در سازمان داشته ام.  من هم مانند بسیاری از زنان بی عدالتی هایی را در سال هایی از خدمت بخصوص سال های ابتدایی تجربه کرده ام.

خوشحالم که فرهنگ سازمان طی این سال ها به همت زنان کوشا و مردان آزاد اندیش و رها از کلیشه های جنسیتی بهبود یافته است. هر چند هنوز در ابتدای مسیر هزارتوی دستیابی به عدالت جنسیتی (به خصوص رسیدن زنان به سمت های مدیریت ارشد در سازمان ها) هستیم.

 یکی دیگر از چالش هایی که فکر کنم بین همه مادران شاغل صنعت نفت مشترک باشد، زمان طولانی و انعطاف ناپذیر شغلی در سال های خردسالی فرزندان است که البته با تصویب و اجرای مصوبه کاهش ساعات کار مادران شاغل، این موضوع بهتر شد.

در زماني كه فرزند خردسال داشتم، به معناي واقعي كلمه اين فشارها را تجربه كرده ام. سعی کردم با گرفتن پرستار در خانه اندکی از فشار نگرانی در خصوص سلامت جسمی و روحی فرزندم را در سه سال اول تولد کم کنم، اما پس از سه سالگی که پسرم را به مهدکودک می بردم و به دليل وابستگي زيادي كه فرزندم به من داشت، هر روز بايد زماني سپري مي شد تا فرزندم راضي به ماندن در مهدکودک شود. فشار ناشی از بی قراری کودکی که نمی خواهد از مادر جدا شود، به علاوه استرس «وای دوباره دیر می رسم سرکار» واقعا سخت و آزاردهنده بود. به ویژه هنگام ورود به سازمان و نگاه سنگين همكاران به من و هم زمان ساعت ديواري از تجربه های سخت آن روزها بود.

  تعریف شما از موفقیت چیست؟

هرکس در مسیر توسعه ای خود شایستگی های بیشتری کسب کرده باشد و آنها را در سازمان به کار گیرد و بتواند در حوزه کاری خود خلاقیت ایجاد کند، موفق است. با نگاه و تقسیم بندی های جنسیتی به موضوعات موفقیت و پیشرفت شغلی به این شکل موافق نیستم.

   جنسیت افراد در کار را عامل پیشرفت و توسعه می دانید یا ناتوانی و ضعف؟

گرچه جنسیت یک متغیر کلی برای تعیین موفقیت یا پیشرفت نیست، اما توانمندی های مرتبط با جنسیت در جامعه و در سازمان اهمیت دارد. پژوهش ها  اذعان می کنند همان گونه که ویژگی های عامل بودن (قاطعیت، دستور دهی، ریسک پذیری) در مردان بیشتر مشاهده می شود، ویژگی هایی چون توانایی پرورش دادن، ایجاد همدلی و همنوایی و توان همسو کردن افراد برای کارگروهی و انعطاف پذیری ذهنی، در زنان بیشتر مشاهده می شود. البته این نکته به معنای این نیست که لزوما این ویژگی ها مرتبط با جنسیت باشند، چراکه ممکن است به دلیل یادگیری های اجتماعی باشد که خارج از بحث ماست.

من معتقدم زنان می توانند روش های جدیدی از تفکر، حل مسائل و رهبری را به حیطه سازمان ها بیاورند. روح همدلی، صبوری، توانایی کارهای گروهی، یکدلی، توانایی پرورش دادن، قدرت تفکر برد/برد، انعطاف پذیری ذهنی، قدرت رویارویی با ابهام، جرات مواجه شدن با پیچیدگی های اجتماعی و محیطی هدیه ای است که زنان با حضور خود در سمت های مدیریتی می توانند به سازمان ها هدیه دهند.

  محیط کاری مثبت چه نقشی در موفقیت کارکنان دارد؟

در یک محیط کار مثبت، کارکنان شایستگی ها، تلاش و جسارت خود را به کار می گیرند تا در نهایت بتوانند بهترین خود را بروز دهند و به نتیجه ی مطلوب دست یابند. در این نوع محیط کاری ارتباطات باز و شفاف وجود دارد و باعث می شود افراد رفتار اصیل تری داشته باشند. در محیط کار مثبت اطلاعات متناسب در اختیار همه ذی نفعان قرار می گیرد. اهداف و ماموریت های سازمان و انتظارات از همه کارکنان شفاف و همه می توانند در مورد آن گفت وگو کنند. همچنین سیستم بازخورددهی، تشویق و قدردانی در سازمان شکل می گیرد.

در محیط کاری مثبت، کارکنان برای ایجاد تعادل میان زندگی شخصی و کار ترغیب می شوند. همچنین در یک محیط کاری مثبت، یادگیری ارزش محسوب می شود و افراد برای یادگرفتن و یاد دادن به هم انگیزه مند هستند.

در محیط کار مثبت تصورات قالبی قومیتی، جنسیتی و حتی سیاسی کمرنگ شده و مبنای ارزیابی عملکرد و ارتقا افراد قرار نمی گیرند.

  حمایت پدر، مادر و همسر چه نقشی در موفقیت های تحصیلی و شغلی شما داشته است؟

خانواده تاثیر مهمی در توسعه ارزش های افراد دارد. پدر و مادر من نيز در نهادينه كردن بسياري از ارزش ها و عادات رفتاري در من اثرگذار بودند. داشتن استاندارد عملکردی بالا، مسئولیت پذیری، داشتن چارچوب ارزشی، صراحت در انتقاد و بيان آنچه نادرست است، مواردی است که خانواده در شکل گیری آن موثر بوده است. خانواده در مورد شناسایی استعدادها و انتخاب ها به من آزادی همراه با آگاهی مي دادند. این موضوع باعث افزایش آزادی عمل و اعتماد به نفس در من شد.

در 21 سالگی ازدواج کردم. همسرم به عنوان یک همراه در هدف گذاری و برداشتن گام هاي بعدي من در جهت رسيدن به اهدافم نقش بسیار مهمی داشتند. پسرم هم همراه کوچک اما ارزشمند این روزهای سخت کرونایی است که حضور کم من در منزل را درک می کند.

  به نظر شما آیا زمینه پیشرفت بانوان در کشور ما فراهم است؟

كليشه هاي(تصورات قالبی) جنسيتي برآمده از باور هاي اجتماعي و جامعه اي است كه در آن زندگي مي كنيم و به همين دليل در ابعاد مختلف حيات اجتماعي از جمله كار و اشتغال به دور از كليشه ها و تبعيض هاي برآمده از آن نخواهيم بود. گرچه فعالان مدنی در حوزه زنان همچنان به دنبال تبیین این موضوعات و آگاهی بخشی در خصوص آنها هستند، اما به نظرم هر کدام از زنان جامعه در هر نقشی که هستند، لازم است برای هموارتر شدن این مسیر تلاش کنند. مادران با آموزش های مستقیم و غیرمستقیم در مورد حقوق زنان، اجتناب از القای انتظارات، نقش جنسیتی محدودکننده و ... ، زنان شاغل با عملکرد موثر شغلی و سازمانی و همه زنان به عنوان اعضایی از یک خانواده، سازمان و جامعه در موقعیت های مختلف در جامعه این مسیر را (پیشرفت) می باید فراهم کنند. خوشبختانه نسل های جوان به طور مداوم در حال تغییر دیدگاه های خود و حرکت به سوی نگاه عدالت جویانه تر در مورد نقش های جنسیتی هستند.

  چه توصیه ای به بانوان دارید؟

من خود در آغاز مسیر توسعه شخصی قرار دارم، مواردی را که برای خودم همیشه می گویم، این بار با صدای کمی بلندتر می گویم.

 در مسیر خودآگاهی گام برداریم. تصویر واقعی از ارزش ها، انگیزه ها، نقاط ضعف و توانایی ها و احساسات خود را داشته باشیم و یک برنامه توسعه فردی برای خود تدوین کرده و مطابق آن پیش رویم.

 شایستگی های تخصصی و حرفه ای خود را تقویت کنیم.

 علاوه بر این صفات عامل مثل قاطعیت، اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم.

 ارتباطات شفاف و شبکه های مناسب ایجاد کنیم.

 در کنار، همراه و حامی زنان دیگر باشیم.

 مطمئن باشیم مديريت زنانه يك سبک مديريت اصيل است.

  در پایان چه سخنی با خوانندگان دارید؟

در نهایت زنان با توجه به حساسیت و جهت گیری های مبتنی بر ارزش های اجتماعی و با تکیه بر مجموعه مهارت های خود در تلاش برای ایجاد برابری، انصاف و پایداری در جهان هستند. زنان با سرلوحه قرار دادن ارزش هایی چون صداقت، پرورش، مشارکت، همکاری، ارتباطات و برابری جنسیتی و نژادی می توانند روحیه ها، برندها و در نهایت دنیا را بهتر کنند. این اتفاق آسان تر روی خواهد داد اگر مردان مثبت، همراه و حمایتگر در جامعه، سازمان و خانواده به این جریان کمک کنند.

توسعه شایستگی های تخصصی و حرفه ای، ایجاد روابط شفاف و شبکه های حرفه ای و استفاده از فنون مؤثر مذاکره می تواند به زنان در دستیابی آرام و کم حاشیه سمت های سطوح بالا کمک کند.