کمی درباره حکومتگران باستانی سرزمین پهناور ایران بدانیم (بخش اول)

سلسله های حکومتگر ایرانی چگونه بودند؟

 

 علی بهرامی: بارها برایمان پیش آمده که اسامی سلسله های حکمران بر کشورمان را در دوران مختلف تاریخی می خواستیم بدانیم؛ اما فرصت نشده یا گاهی درباره آن از ما پرسیده اند، نوک زبانمان بوده؛ اما نتوانسته ایم آن را بیان کنیم. به احتمال زیاد شما هم با این مسأله مواجه شده اید. شاید از شما هم پرسیده باشند که چه سلسله ایرانی در برابر مغولان شکست خوردند؟ یا مثلا اشکانیان پیش از هخامنشیان حکومت کردند یا پس از آنها؟ به هر حال ما می خواهیم خیلی سریع و مفید شما را از سلسله های حکومتگر کشور عزیزمان ایران در دو دوره پیش و پس از اسلام آشنا کنیم تا یک بار برای همیشه خیالمان بابت دانستن آن راحت شود. در ادامه بخش نخست این مطلب را بخوانید.

طاهریان 

حدودا 200 سال زمان برد تا پس از پذیرش اسلام در سرزمین پهناور ایران، حکومت اموی به پایان برسد و حکومت عباسی تحت نام خلافت و جانشینی پیامبر گرامی اسلام(ص) و با کمک ایرانیان کار خود را شروع کند؛ اما عباسیان خیلی زود به ایرانیان خیانت کرده، ابومسلم را کشتند و همه یارانش را از دم تیغ گذراندند. از دل این ماجراها بود که طاهر ذوالیمینین به عنوان مدعی حکومت بر ایران سر برآورد و خود را از دایره خلافت عباسیان که تمام جهان اسلام را زیر سیطره خود داشتند، بیرون آورد. آنها خود را از تبار دهقانان خراسانی می دانستند و توانستند نزدیک به 50 سال از سال های 207 تا 259 هجری قمری، حکومت بخش بزرگی از ایران را در اختیار بگیرند.. نکته بسیار مهمی که در دوران طاهریان آغاز و کم کم در سلسله های بعدی نیز دنبال شد و قوت گرفت، شیوه دیوانسالاری ایرانی در حکومت بود. روند و روش دیوانسالاری ایرانی در دوران عباسیان نیز پدیدار شده بود و رشد نیز داشت؛ اما در دوران طاهریان، رسما و علنا شیوه حکمرانی به شیوه حکمرانی ایرانی بازگشت. شاهان سلسله طاهریان عبارت بودند از: طاهر بن حسین، طلحه بن طاهر، عبدالله بن طاهر، طاهر بن عبدالله و محمد بن طاهر.

ساسانیان

  هر چه درباره اشکانیان اطلاعات و دانش ما اندک است، درباره ساسانیان دانشی بسیار گسترده تر وجود دارد. ساسانیان از 224 تا 651 میلادی حکمرانی کردند و از این نظر بهترین طول دوران حکمرانی را در میان هخامنشیان و اشکانیان دارا هستند. اردشیر بابکان با شکست اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، به تخت نشست و آغاز شاهنشاهی ساسانی را اعلام کرد. برای نخستین بار و به طور رسمی و یکپارچه ایرانیان دین زرتشی را برای خود برگزیدند و از نظر سرزمینی و وسعت، اگرچه به پای هخامنشیان هرگز نرسیدند؛ اما سرزمین های بسیار وسیعی را ذیل ایران بزرگ، هدایت می کردند. ساسانیان فرصت بسیار خوبی داشتند و توانستند مدنیت و فرهنگ را در قالب های مختلف سیاسی، اقتصادی و هنری، رشد و توسعه دهند. در دوران ساسانیان اگرچه درگیری های بسیار زیادی با امپراتوری روم پیش آمد؛ اما همه چیز در نظامی گری خلاصه نشد. توجه به ساختار اجتماعی و شکل گیری نظام های مختلف پیچیده و مدون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، ساسانیان را در دنیای آن زمان بسیار پیشرفته و متعالی معرفی می کرد. توجه ویژه به کشاورزی، تدوین ساختار و سازمان حقوقی منسجم، رشد و توسعه هنرهای مختلف و نفوذ فرهنگی و سیاسی در سرزمین هایی چون چین، هند و روم از مهم ترین ویژگی های حکمرانی ساسانیان بود. از حکمرانان مشهور این دوران می توان به اردشیر بابکان، هرمز یکم، بهرام یکم، بهرام گور، قباد، انوشیروان، خسرو پرویز و جاماسب اشاره کرد.

هخامنشیان

کوروش، پس از درگیری با مادها و شکست آنها و البته پس از فتوحات گسترده در فلات ایران، به نام و یاد جدش «هخامنش» حکومت خود را آغاز کرد. مردی که از پارس و جنوب ایران کار خود را شروع کرد و از طرف مادری یک ماد محسوب می شد، توانست نخستین سلسله شاهنشاهی ایرانی را پایه گذاری کند؛ اگر چه پیش از او و اعقابش، مادها، ایلامیان و ... در فلات ایران حکومت می کردند؛ اما فراگیری حکمرانی او در ایران بزرگ و نفوذش در مناطقی چون مدیترانه، بین النهرین و... موجب شد که هخامنشیان را از نخستین حکمرانی های فراگیر در جهان باستان بشناسند. با آمدن داریوش، سرزمین های بیشتری به ایران بزرگ پیوستند و در نهایت این پادشاهی باستانی به روایتی به دست اسکندر مقدونی از بین رفت. هخامنشیان بین سال های 550 تا 330 پیش از میلاد حکومت کردند و شاهان آن به ترتیب عبارت بودند از: کوروش، کمبوجیه دوم، داریوش، خشایارشاه، اردشیر یکم، خشایارشاه دوم، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم، اردشیر چهارم و داریوش سوم. نبردهای ایران و یونان، فتح بابل، گسترش مدنیت و توجه به حقوق و قانون، فتح مصر، رشد هنرهای ترکیبی بخصوص در حوزه معماری و بهره بردن از خطوط و فرهنگ متنوع، از مهم ترین ویژگی های دوران هخامنشیان است.

سلوکیان

شکست هخامنشیان از سوی مقدونی- یونانی ها، یک شکست حیرت انگیز و باورنکردنی بود. ایران آن زمان که سرزمینی بسیار پهناورتر از ایران کنونی ما بود، در بهت عظیمی فرو رفت و بیش از 200 سال تحت اشغال بیگانگان بود؛ البته ایرانیان متمدن و اهل فرهنگ آن روزگار دست روی دست نگذاشتند و با نفوذ معنوی شان توانستند هویت ایرانی را تا حدود زیادی حفظ کنند. تا آن زمان امپراتوری به نام «روم» شکل نگرفته بود و مقدونی ها بخش بزرگی از جهان آن زمان را به اشغال خود درآورده بودند. آنها از 312 تا 64 پیش از میلاد بر ایران و بخش های بزرگی از خاورمیانه و شمال آفریقا حکمرانی کردند. فرهنگ سلوکیان، فرهنگی یونانی- هلنی بود و در برابر بسیاری از فرهنگ ها و تمدن ها خود را برتر می دانست. این برتری جویی را ایرانیان بر نتافتند و در مقاومتی فرهنگی اجازه نداند که سلوکیان بر تمامی شؤون هنری، فرهنگی و تمدنی شان اثر بگذارند. در واقع حکومت سلوکیان بعد از مرگ اسکندر آغاز شد و حکومت بر ایران به یکی از سرداران او به نام «سلوکوس» رسید. شاید رشد نظامی گری و تلاش برای تغییرات فرهنگی در ایران را بتوان اصلی ترین ویژگی های حکومت سلوکیان دانست. اصلی ترین جانشینان سلوکوس عبارت بودند از: آنتیوخوس یکم، الکساندر بالاس، دمیتریوس یکم و فیلیپ یکم.

اشکانیان

اشکانیان دارای اصالتی پارتی بودند. پارت ها یکی از سه تیره و قوم اصلی آریایی(پارس ها در جنوب، مادها در غرب و شمال غرب و پارت ها در شرق و شمال شرق) در فلات ایران محسوب می شدند و توانستند با بیرون راندن سلوکیان، دوباره یک شاهنشاهی ایرانی بنا کنند. اطلاعات بسیار اندکی از اشکانیان باقی است؛ اما مطالعات گسترده تاریخی و باستان شناسی نشان می دهد که اشکانیان ضمن اثرپذیری از سلوکیان، توانستند دوباره فرهنگ ایرانی را رشد و توسعه دهند و مدنیت ایرانیان را نه به اندازه هخامنشیان؛ اما تا حد زیادی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا گسترش دهند. اشکانیان با امپراتوری «روم» طرف بودند و یکی از قدرت های بسیار مهمی که در برابرشان وجود داشت، حکومت منظم، بسامان و با مدنیت رومی بود. ایران آن زمان علنا حکومتی مابین چین و روم بود. در دوران اشکانی، قدرت ایران دوباره احیا شد و ایرانیان توانستند در نبرد «حران» بر رومی ها غالب شوند. شاهان اشکانی عموما به نظامی گری تمایل داشتند؛ اما هنر پارتی نیز در دوران اشکانیان رشد بسیار زیادی داشت. هنوز هم تحقیقات بسیار جدی درباره شاهنشاهی اشکانیان در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی مختلف دنیا در حال انجام است و بعید نیست اطلاعات و دانش جدیدتری از این دوران باستانی ایران به دست آید. از اصلی ترین حکمرانان اشکانی می توان به تیرداد یکم، اردوان یکم، فرهاد یکم، مهرداد یکم، گودرز و بهنام اشاره کرد.