سیره اخلاقی امام حسین(ع) در خانواده (بخش دوم)

نکته هایی از غیرتمندی

 

مشعل خداوند متعال، رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) ایشان را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است و مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره به آنان اقتدا کنند. یکی از نکات قابل توجه در سیره پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نحوه رفتار آنان با خانواده است. در این نوشتار مختصر برآنیم تا با مروری بر منابع تاریخی به گوشه هایی از سیره اخلاقی امام حسین(ع) در خانواده بپردازیم. دومین بخش از این مطلب را می خوانید:

غیرت ورزی در واپسین لحظات حیات

 

امام(ع) در واپسین لحظه های زندگی خویش شرایط ناگواری خانواده و فرزندان، غصه یتیمی و از دست دادن نزدیکترین عزیزان از یک طرف، طی مسیر کربلا تا شام و از شام به مدینه، همراهی دشمنان سنگدل، از طرف دیگر را مجسم کرد. در چنین شرایطی آن امام همام شیوه دعوت به صبر و بردباری و توجه دادن به نصرت الهی را برگزید تا با دم حسینی خود روح خسته آنان را توان دوباره ببخشد و عزمشان را برای دستیابی به همه اهداف، تقویت فرماید. در مقاتل آمده است: «هنگامی که امام حسین(ع) همه یارانش را دید که شهید شده اند، برای وداع به خیمه ها آمده و ندا داد: ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، آخرین درود و سلام من بر شما باد. سکینه صدا زد: ای پدر آیا تن به مرگ داده ای؟ فرمود: کسی که یاور ندارد، چگونه تن به مرگ ندهد. طبق نقل دیگر فرمود: ای نور چشم من، کسی که یار و یاوری ندارد، چگونه تسلیم مرگ نشود، ولی (فرزندم) رحمت و نصرت خداوند در دنیا وآخرت به همراه شماست، دخترم بر قضای الهی، صبر پیشه کن و زبان به شکوه مگشای، زیرا دنیا محل گذر است، ولی آخرت خانه همیشگی است. سکینه گفت: ما را به حرم جدمان (مدینه) بازگردان. امام فرمود: اگر قطا (نوعی پرنده) را بگذارند، در جایگاه خود آرام می گیرد و استراحت می کند. سکینه گریه کرد، امام حسین(ع) دختر عزیزش را به سینه چسباند و اشک هایش را پاک فرمود و اشعاری خواند که ترجمه اش چنین است: ای سکینه جانم، بدان که بعد از شهادتم، گریه تو بسیار خواهد شد، دل مرا با افسوس، به سرشک خود مسوزان تا جان در بدن دارم، پس وقتی که کشته شدم، تو بر هر کس نزدیکتر به بدن من هستی که کنارم بیایی و گریه کنی، ای برگزیده بانوان. طبق نقل سوم آن حضرت به فرزندان و خواهران چنین توصیه فرمود: خودتان را برای گرفتاری آماده کنید و بدانید خداوند نگهدار و یاور شما است و شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و عاقبت امرتان را به خیر خواهد کرد، دشمنانتان را با انواع بلاها عذاب خواهد کرد و به شما، در برابر این گرفتاری، انواع نعمت و کرامت عطا خواهد کرد. پس زبان به شکوه مگشایید و سخنی مگویید که از منزلت و ارزش شما بکاهد».

نشانه های غیرت ورزی

 

یکی ازخصلت های پسندیده، داشتن «غیرت» است. غیرت در اصطلاح آن است که کسی نسبت به ناموس خود و همسر یا فرد مورد علاقه اش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه ورود به حریم خویش را ندهد. غیرت ورزیدن، خُلقی ارزشمند و پسندیده است. گاهی هم غیرت دینی سبب می شود که انسان از هر نوع سوءِ قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزش های مقدس و معتقدات دینی برآشوبد و عکس العمل نشان دهد و در دفع تعرض بکوشد. پیامبراکرم(ص) فرموده است: «اَلْغیرَةُ مِنَ الاِْیمانِ؛ غیرت از ایمان است».  غیرت، نشانه ارزشمندی شخصیت یک انسان محسوب می شود. امیرالمومنین علی(ع) فرموده است: «ارزش انسان به قدر همت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفت او به قدر غیرت اوست. خداوند نیز بندگان غیرتمند خویش را دوست می دارد». بنی هاشم، غیرتمندان روزگار خویش بودند و برای عترت پیامبر(ص) حرمت فراوان قائل بودند. جوانان بنی هاشم نیز پیوسته اهل بیت امام حسین(ع) را در طول سفر به کربلا، محافظت می کردند. شبها نیز با حراست این جوانان، به ویژه قمر بنی هاشم، زنان حرم آسوده و بی هراس استراحت می کردند. غیرت در دریای پهناور وجود اباعبدالله(ع) موج می زد و به همه آموخت که نگهبانان دین و ناموس خود باشند و بیشترین حساسیت را در دفاع و صیانت از آنها داشته باشند. او تا آخرین نفس از عقیده اسلامی خود دفاع و بر محو باطل پافشاری فرمود. او که سرآمد غیرتمندان عالم است، در رجز حماسی خویش در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذریه پیامبر و خانواده پدرش تأکید می فرمود: اَحْمی عِیالاتِ اَبی، اَمْضی عَلی دینِ النَّبی: از اهل و عيال پدرم حمايت می كنم. به دين پيامبر اسلام(ص) شهيد می شوم». آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند.  حضرت اباعبدالله(ع) در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمه ها و تعرض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید: من با شما می جنگم و شما با من می جنگید، پس حمله کنندگان و سرکشان و جاهلان خود را تا وقتی من زنده ام، از حرم من بازدارید».  از غیرت آن امام همام(ع) بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانه سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود، نتوانست تحمل کند که نامردان و نامردمان به حریمش نزدیک شوند. غیرت دینی امام و یارانش نیز زمینه ساز آن حماسه بزرگ شد.  آن امام بزرگوار و شهید، کشته شدن را بر ننگ ذلت و تسلیم، ترجیح داد و این از غیرت و حمیت آن حضرت(ع) بود. یاران شهیدش هم شب عاشورا و در فرصت های دیگر تا پای جان ابراز وفاداری کردند و غیرتشان اجازه نداد که امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان را در صحرا و میان انبوه دشمن رها کنند و خود، در پی زندگی و عافیت خویش روند. حضرت عباس(ع) امان نامه دشمن را رد کرد، تیغ ها و شمشیرهای دشمن را بر خواری و مذلت ترجیح داد. اما فرومایگان، برای کشتن او و به خاطر رضای خاطر والی کوفه و یزید طاغوت، همدست شدند و پس از کشتن عاشوراییان، خانواده آنان را به اسارت بردند. اعتراض حضرت زینب(س) به یزید در شام که اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) را در معرض دید و تماشای مردم کوچه و بازار قرار داده، ریشه در غیرت ایشان داشت.  پیروان عاشورا، هم درس عفاف و حجاب را به عنوان غیرت ناموسی از کربلا می آموزند، هم دفاع از مظلوم و نصرت حق و مبارزه با باطل و بدعت را به عنوان غیرت دینی از حماسه آفرینان کربلا الهام می گیرند.

 

ویژگی های یاران امام حسین(ع)

خداجویی

خداجویی و معنویت گرایی، یکی از ویژگی های مشترک یاران امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. از والاترین و زلال ترین حالات آدمی، عشق به کمال مطلق و معبود حقیقی است که پیشوایان الهی، در بالاترین درجه از این مقام بوده اند.

ولایت مداری

یاران امام حسین(ع) ولایت مداری خویش را به روشنی، به نمایش گذاشتند. با آن که امام(ع)، بیعت خویش را از آنان برداشته بود، اما وفادارانه در صحنه ماندند و عهد خویش را نشکستند. عمرو بن قرظه، هنگام اقامه نماز ظهر، خود را برابر شمشیرها و تیرهای دشمنان قرار داد تا به امام آسیبی نرسد و آنگاه که از شدت جراحات روی زمین افتاد، رو به رو امام کرد و پرسید: «ای پسر پیامبر، آیا وفا کردم؟» امام فرمود: «آری، تو در بهشت، پیش روی منی و زودتر به بهشت می رسی. سلام مرا به پیامبر برسان».

شجاعت

شجاعت عاشوراییان، ریشه در اعتقاد و باورهای آنان داشت؛ چراکه آنان، به شوق و عشقِ شهادت می جنگیدند، از مرگ، هراسی نداشتند و برابر دشمن، سستی نشان نمی دادند. آنان یاران امامی بودند که مرگ در راه خدا را عزت می دانست.

ایثار

ایثار به معنای فداکاری و تقدم دیگران بر خود است. در کربلا، ایثار و فداکاری، به اوج خود رسید. اصحاب امام(ع) تا زنده بودند، به احترام خاندان نبوت، نگذاشتند کسی از بنی هاشم به میدان برود. بنی هاشم نیز تا زنده بودند، نگذاشتند گزندی به امام حسین(ع) برسد و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز جان خویش را فدای دین کرد.