«چیا سرخ»، داستان نفت و غم
علی بهرامی اگر چه مسجدسلیمان برای نخستین بار نام خود را بر تارک کشف نفت نشاند؛ اما تحقیقات تاریخی و اسناد معتبر نشان می دهد که «چیا سرخ» جایی بود که نفت ایران برای نخستین بار در آن پیدا شد؛ اما اتفاقات و رخدادهایی پیش آمد که نفت آن را به همراه زمینش از دست دادیم. در مطلب پیش رو می کوشیم تا روایتی از نفت این منطقه را برایتان بازگو کنیم؛ روایتی که تا حدودی غم بار است و در کنار شکست ها و مشقت های ملت ایران در دوران قاجار قابل ارزیابی است.
اگر چه ایرانیان از دیرباز با ماده ای به نام نفت آشنا بودند و از آن در قالب استخراج از چشمه های نفت بهره های زیادی می بردند؛ اما کشورهای غربی و در رأس آنها، انگلستان با یک انقلاب صنعتی و پیشرفت های علمی و تکنیکی بسیار وسیع و خیره کننده ای پا به میدان خاورمیانه و کشور ایران گذارد. آنها چند قرن از ما جلو افتاده بودند و می توانستند از منابع طبیعی و ذخایر خدادادی کشورهای دیگر، استفاده های زیادی کنند. انگلیسی ها با درک اهمیت راهبردی نفت کوشیدند تا جای پای نفتی خود را در ایران محکم کنند. عوامل دارسی حدود سال های 1280 خورشیدی کار خود را با تلاش، کوشش و پیگیری های مثال زدنی برای کسب منافعشان آغاز کردند و از غرب تا جنوب ایران را در نوردیدند.
عوامل دست به کار می شوند
دارسی، هیچگاه پایش به ایران باز نشده بود. این میلیاردر انگلیسی که سوابق بسیار زیادی در حوزه تجارت داشت، بهتر دید کسی را برای استخراج نفت ایران استخدام کند؛ کسی که در پیگیری و پشتکار یکی از سرآمدان کشورش بود. فرشید خدادادیان، نویسنده کتاب «خوزستان، تمدن و نفت» در این باره می نویسد: «دارسی در زمینه نفت و استخراج آن، کوچکترین اطلاعاتی نداشت. او سرزمینی که در آن امتیاز نفت را کسب کرده بود، نمی شناخت و هیچگاه به آن پا نگذاشته بود. دارسی برای اینکه به کارها سر و سامانی دهد و عملیات خود را در خاک ایران آغاز کند، یک فارغ التحصیل کالج سلطنتی مهندسی هند، به نام جورج رینولدز را که قبلا در سوماترا سابقه کار حفاری داشت، استخدام کرد و از او خواست ضمن تشکیل یک گروه کاری، وسایل و ادوات مورد نیاز خود را لیست تا او، آنها را تهیه کند و مقدمات کار فراهم آید.»
نقطه آغاز کجا بود؟
رینولدز دست به کار شد و نقطه آغاز راه اکتشاف خودش را جایی در غرب کشور، به نام «چاه سرخ» و به زبان محلی «چیا سرخ» قرارداد. در اسناد موزه های نفت، ریشه های تاریخی «چیا سرخ» و نکاتی بسیار مهم وجود دارد که نشان می دهد چگونه این منطقه برای خارجی ها جلب توجه کرد و چه ریشه های تاریخی داشت: «منطقه چیاسرخ از دیرباز در بین اهالی بومی و افرادی که از آن بازدید می کردند، به علت وجود چشمه های نفتی مشهور بود. وجود همین چشمه ها در کنار ساختار های سنگ شنی که در آن دوره به عنوان ساختار طبیعی مناسب برای ذخیره نفت شناخته می شدند، زمین شناسان اعزامی به مناطق غرب و جنوب غرب ایران را به این نتیجه جمعی رسانده بود که منابع عظیم نفتی در زیر خاک این منطقه وجود دارد. نخستین زمین شناسی که به این منطقه آمد و از آن بازدید كرد، ویلیام لافتوس، باستان شناس و زمین شناس انگلیسی بود.وی که اکتشافاتی نیز از تمدن سومریان داشت، در گزارش خود وجود نفت را در مناطقی از كوهستان های بختیاری «منطقه دالكی» ایران تأیید كرد. هوتز، صاحب امتیاز هلندی الاصل که بر اساس این گزارش در سال 1883 در منطقه دالكی دست به حفاری زده بود، بدون حصول نتیجه خاصی ناچار به انحلال شركت و اعلام ورشكستگی شد. سال ها بعد، «ژاك دومورگان»، باستان شناس و زمین شناس فرانسوی – كه با حمایت حكومت قاجار به دنبال آثار باستانی ایران بود- در غرب و جنوب كشور با چشمه های نفتی مواجه شد. دومورگان نتیجه مشاهدات خود را در مجله ای به نام «معادن پاریس» به چاپ رساند و در مورد تراوش حوضچه های نفتی منطقه چیاسرخ در شمال غربی شهر قصرشیرین مطالبی نوشت. همین گزارش، یکی از پایه های اصلی حضور ویلیام ناکس دارسی در ایران و کسب امتیاز نفت در 28 می 1901 (1319 قمری/1280شمسی) بود. در اوایل تابستان همان سال، «دارسی»، زمین شناسی به نام «اچ.تی. برلز» را برای شناسایی مكان های مطلوب احتمالی برای حفاری های نفت، به ایران اعزام كرد. وی دو منطقه را به این منظور پیشنهاد داد: یكی نزدیك قصر شیرین در منطقه ذهاب در غرب ایران و موقعیت بعدی در جنوب، نزدیك اهواز و حوالی منطقه چشمه های نفت سفید. دكتر (بعدها سر) «باورتون ردوود» مشاور زمین شناسی وقت دارسی، اذعان كرد كه در هر دوی این مناطق، آثار آشكار نفتی وجود دارد؛ اما تحت تأثیر نوشته های «دمورگان» فرانسوی، پیشنهاد داد كه كار از چیاسرخ شروع شود. وی پیش بینی می كند كه «نتیجه كار ایجاد صنعتی سودآور در ابعاد عظیم» خواهد بود.»
کار سخت می شود
رینولدز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کرد. کشف و استخراج نفت از «چیا سرخ» کار راحتی نبود. محصور بودن این منطقه در کوهستان های غرب کشور، عدم تامین امنیت، غیر ممکن بودن انتقال تجهیزات و امکانات نفتی از مشکلاتی بود که رینولدز را از پای درآورد. فرشید خدادادیان در کتاب «خوزستان، تمدن و نفت» در این باره می نویسد:«چاه سرخ، دشتی غیر قابل دسترس و محصور در کوهستان های غرب ایران و نزدیک محلی بود که بعدها به عنوان مرز ایران و عراق مشخص شد. این مسأله دسترسی ها و انتقال تجهیزات به آن نقطه را بسیار سخت می کرد. مشکل دیگر، تامین امنیت بود. ایلات و عشایر منطقه، اصولا تعهدی به دولت مرکزی احساس نمی کردند، چه رسد به اینکه بخواهند امتیازی را که آن دولت امضا کرده، به رسمیت بشناسند. منطقه حدود 500 کیلومتر از خلیج فارس فاصله داشت و رینولدز بهتر آن دید که از طریق آبی، تجهیزات خود را تا نزدیک ترین نقطه به محل پیش بینی شده برای حفاری حمل کند. به این منظور تجهیزات حفاری و مهم تر از همه، دیگ بخار و دکل حفاری با کشتی از بریتانیا تا بندر بصره حمل شد. پس از آن در سراسر دشت بین النهرین، این تجهیزات به وسیله انسان و چهارپا حمل شد و پس از عبور از منطقه کوهستانی بسیار سخت گذر، در نهایت به محل حفاری رسید. رسیدن تجهیزات به محل، تازه اول مشکلات بود. او و کارگران لهستانی، کانادایی و باکویی اش باید تجهیزات را مونتاژ می کردند تا کار خود را آغاز کنند.»
عوامل دارسی هر چه تلاش کردند، در چیاسرخ به نفت قابل توجهی نرسیدند. کوشش های آنها بی فایده بود، باید خون ایران را از جای دیگری می مکیدند. ماجرا به گوش دارسی رسید و این تاجر انگلیسی، پیام سختی به رینولدز داد. فرشید خدادادیان در کتاب «خوزستان، تمدن و نفت» در این باره نوشته است:«حفاری نافرجام در چاه سرخ، همگان را مأیوس کرد. دارسی که نزدیک به دو سال عملیات اکتشاف در چاه سرخ تمامی مشکلات را با شارژ مالی حل کرده بود، سرانجام به رینولدز نوشت:« هر کیسه ای بالاخره روزی تهی می شود و من حدود توانایی های کیسه خود را خیلی خوب می دانم.»
عاقبت «چیا سرخ»
منطقه چیاسرخ در نهایت بعد از حصول نتایج نامطلوب پی در پی و نیز در پی کشف منابع غنی تر نفت در مناطق اطراف مسجدسلیمان که موقعیت جغرافیایی بهتری نیز داشت، کنار گذاشته شد؛ مقدار اندک نفتی که از چاه های این منطقه استخراج می شد، تنها برای مصارف همان منطقه کاربرد داشت. در جریان تعیین خطوط مرزی نیز چیاسرخ ابتدا به حکومت عثمانی و بعد از فروپاشی عثمانی، به عراق واگذار شد و امروزه یک میدان نفتی کوچک در این منطقه است. امروزه چیاسرخ تنها به عنوان خاطره ای دور، در ذهن تمامی پژوهندگان صنعت نفت باقی مانده است. منطقه ای که به عنوان تکیه ای از خاک ایران، سال هاست به فراموشی سپرده شده است.
منابع:
1-کتاب «خوزستان، تمدن و نفت»، نوشته فرشید خدادادیان
2-مرکز اسناد موزه های نفت