فواید و برکات فرزندآوری از منظر معرفت دینی و روان شناسی(بخش دوم)

پیوند اجتماعی و برکت زندگی

 اندیشه فرزندآوری و داشتن فرزند آثار و برکات زیادی در حوزه خانواده و به ویژه در رابطه با والدین دارد. دین اسلام به خانواده و فرزندآوری اهمیت بسیار زیادی داده و بسیاری از معارف اسلامی به این امر مهم اختصاص دارند. در مطالب پیش رو که اینک بخش دوم آن را مطالعه می کنید، کوشیده ایم تا به امر خطیر فرزندآوری بپردازیم و آن را از منظر معارف دینی و روان شناسی مورد واکاوی قراردهیم. در قلمرو فرزندآوری، پژوهش هایی وجود دارند که اندیشه فرزندآوری را به عنوان یکی از فرآیندهای زیربنایی در نظر گرفته اند. بسیاری از اندیشمندان و محققان در بررسی های خود نشان دادند که اندیشه فرزندآوری در ایجاد آرامش و تحکیم و کارآمدی خانواده مؤثر است. البته در معارف اسلامی نیز بر این مسئله تاکیدات فراوانی وجود دارد. در ادامه به برخی نکات درباره فرزندآوری و تاثیر آن بر خانواده ها اشاره می کنیم.

توسعه اقتصادی و برکت در خانواده

وضعیت معیشتی و رفاه اقتصادی در خانواده نقش مهمی دارد. تأمین مخارج زندگی مشترک و هزینه فرزندان از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن موجب شده است که عده ای زیر بار مسئولیت زندگی زناشویی و والدینی درسنین جوانی نروند. یکی از آموزه هایی که در روایات بر آن تأکید شده، این است که فرزندموجب برکت در خانواده است. برکت عبارت است از فراوانی، رونق، فزونی، سعادت و نیکبختی. در این تعریف، برکت شامل مجموعه ای از هیجان ها، اندیشه ها، رفتارها و احساس هایی است که به طور وسیع با سلامت و بهداشت روانی خانواده در ارتباط هستند. لذا هرچقدر فرزندان بیشتر باشند، خیر و برکت نیز افزایش پیدا می کند.

حس  مفید بودن

 تولد فرزندان در محیط خانه احساس مفید و نتیجه داشتن را برای والدین درپی دارد. مردان و زنان قاطع و هدفمند با توجه به توانایی هایی که دارند، برای خود هدف هایی در نظر می گیرند و برای دست یابی به آن تلاش می کنند. هدف از تشکیل خانواده، آرامش روانی و تولید نسل است. این هدف است که ما را به جلو می برد و به ما انرژی می دهد. زندگی هدفمند مستلزم پربار بودن است. باید شایستگی خود را ثابت کنیم. داشتن فرزند با احساس شایستگی و مثمر ثمربودن در ارتباط است. به همین دلیل است که داشتن فرزند در روایات به ثمره وجود والدین تعبیر شده است. امام سجاد(ع) می فرماید: «باید بدانی که او از تو و ثمره وجود توست.» تشبیه زیبای پیامبر اسلام(ص) نیز شنیدنی است، آنجا که می فرماید: «فرزند صالح، گلی از گل های بهشت است». در این تعبیر نمادین، خانواده به گلستان و فرزندان به گل های زیبای آن تشبیه شده است. بدیهی است که داشتن ثمرات نیکو، عامل  والدین و تداوم حیات مشترک آنها بوده و احساس مثمر ثمر بودن و اعتماد به نفس را در آنان به وجود می آورد.

پیوند اجتماعی

 منظور از پیوند اجتماعی یا جامعه پذیری، فرآیندی است که طی آن فرد به تدریج به شخصی خودآگاه، دانا و باتجربه در شیوه های فرهنگی تبدیل می شود. اجتماعی شدن، نسل های مختلف را به هم پیوند می دهد. تولد یک فرزند، زندگی والدین را که مسئول پرورش او هستند، تغییر می دهد و زمینه کسب تجربیات جدید را ایجاد می کند. هافمن (عنوان دقیق) تحقیقی روی خانواده های دارای فرزند انجام داد. وی نتیجه گرفت که فرزند بر فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری والدین تأثیر می گذارد. وی موارد زیر را جهت اتخاذ برای فرزنددار شدن پیشنهاد کرده است: کودکان با حضور خود، وضعیت بزرگسالان به خصوص زنان را تأیید کرده و به آنها هویت اجتماعی می دهند. کودکان از طریق فعالیت های خود در مدرسه و مراکز تفریحات سالم ومحیط همسایگی، والدین خود را با جامعه پیوند می دهند. فرزندان بر اساس شعایر مذهبی والدین شان رشد می کنند، زیرا والدین آنها براساس آن مفاهیم، رفاه و آسایش دیگران را مقدم داشته و به اجتماعی شدن گروه تداوم می بخشند. کودکان به آنها اعتبار بخشیده و آنان را از تنهایی نجات می دهند.

رشد توانمندی های والدین

 دانش، تجربه، گذر زمان و حتی عقد و پیمان ازدواج و شروع زندگی مشترک، وضعیت ها و نقش های بزرگسالی را به وجود نمی آورند، بلکه دوره پدر و مادری است که نقش های بزرگسالی را مشخص می سازد. برخی روان شناسان از مطالعاتِ شخصیت به این نتیجه رسیدند که سازمان روانی انسان با پذیرفتن نقش پدر و مادری به کمال می رسد. بنابراین به نظر می رسد که تجربه پدر و مادری در فراهم کردن امکانات به سوی تعالی و رشد شخصیت افراد دارای اهمیت ویژه باشد. وجود همین تجربه ها مجموعه کاملی از ارزش ها را به ساختار شخصیت والدین می افزاید. شاید از این رو والدین در آموزه های دینی با قرار گرفتن در کنار اطاعت از خداوند، تقدیس شده اند. اینها همگی از کمال انسانی، سلامت روانی و شکوفایی فطرت انسانی به شمار می رود. والدین بدون هیچ استثنایی، سرگرم آرمانی هستند که خارج از وجود خودشان و در چیزی بیرون از آنها وجود دارد. آنهاشیفته اند؛ شیفته چیزی که برایشان بسیار گرانقدر است. آنها به کاری مشغولند که آن را تا حدودی تقدیر برایشان مقدر کرده و کاری که ضمن انجامش، به آن عشق می ورزند.

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)  در کلام مقام معظم رهبری

آبروی ری

* شخصیّت جناب عبدالعظیم هم شخصیت علمی بوده، هم شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است. مرحوم «شیخ نجاشی» می گوید: «ایشان خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرد.» با این حساب، ایشان در حدود صد و هفتاد سال قبل از تألیف نهج البلاغه، خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرده است؛ این کارِ خیلی مهمّی است. هیچ بعید نیست که سیّدرضی رضوان اللَّه علیه از نوشته ایشان استفاده کرده باشد. از سوی دیگر ایشان به دلیل شخصیت جهادی خود، با حال اختفاء و فرار به ری آمده است. شیخ نجاشی می گوید: «حارباً من السّلطان»؛ ایشان از دست خلیفه عبّاسی از عراق و حجاز گریخت و به ری آمد؛ چون ری مرکز و محل تجمّع شیعیان بود. هم در مدینه و هم در عراق، همه اینها مجبور نبودند از دست خلیفه بگریزند. این، مبارز بودن ایشان را نشان می دهد. مشخّص می شود ایشان اهل نشر معارف امامت بوده؛ بخصوص در دوران حضرت جواد و حضرت هادی علیهم السّلام که ایشان حداقل راوی این دو امام است. دوران عجیبی بوده است؛ دوران اختناق شدید نسبت به ائمّه و درعین حال دوران نشاط عجیب شیعه در سراسر دنیای اسلام. این چیز مهمی است که در هیچ زمانی از دوران زندگی ائمّه، شیعیان این همه فعالیت و نشاط و تحرّک و سازماندهی و گسترش در دنیای اسلام نداشته اند که در دوران این سه امام - یعنی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری علیهم السّلام - داشته اند؛ این در حالی است که این سه امام خودشان در مدینه و بغداد و در سامرا زیر نظر و تحت فشارهای خیلی شدیدی قرار داشتند. معلوم می شود در آن دوران، این بزرگوار شخصیت مهم و فعالی بوده که مورد توجه خلیفه قرار گرفته و تحت تعقیب بوده و به ری گریخته است. بنابراین هم شخصیت جهادی است، هم شخصیت علمی است و هم محدّث است و حداقل از امام جواد و امام هادی علیهم السّلام روایت نقل کرده است.

* بیانات در دیدار اعضای برگزارکننده ی کنگره حضرت عبدالعظیم الحسنی در تاریخ ۱۳۸۲/۳/۵

 

  فتح خرمشهر؛ شکست متجاوز

چهارمین و بزرگ ترین عملیات از سلسله عملیات آزادسازی مناطق اشغالی ایران توسط بعثی ها، عملیات بیت المقدس بود که با اجرای آن بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع از مناطق اشغالی آزاد و تحول سیاسی و نظامی عظیمی به نفع جمهوری اسلامی پدید آمد. تجزیه وتحلیل نظامی و سیاسی عملیات بیت المقدس و نتایج آن به خوبی نشان می دهد که این حادثه تاریخی توانست در آن مقطع زمانی درس بزرگ تاریخی را به جهان بدهد تا هیچ گاه به فکر تهاجم مجدد به این سرزمین نباشند. تلاش برای طرح ریزی و اجرای عملیات بیت المقدس در موقعیت بسیار حساسی انجام شد؛ وضعیت داخلی کشور با انهدام بقایای ضدانقلاب به تدریج رو به بهبود و ثبات پیش می رفت. اوضاع منطقه نیز به دلیل نگرانی آمریکا از نتایج ناشی از پیروزی ایران بر ارتش صدام، به گونه ای آشکار ملتهب بود، ضمن این که مناسبات اعراب و اسرائیل با آمادگی اسرائیل برای تهاجم به جنوب لبنان، در وضعیت حساسی قرار داشت. در چنین موقعیتی، بی گمان، نتیجه عملیات بیت المقدس برای ایران، منطقه و عراق بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده بود، لذا سرعت عمل در اجرای این عملیات بسیار با اهمیت و مؤثر بود. زمینه اجرای عملیات بیت المقدس متأثر از نتایج سلسله عملیات های پیشین بود که با شکستن حصر آبادان آغاز شد و پس ازآن نیز ادامه یافت. این نتایج عبارت بودند از:

۱- انهدام بخش وسیعی از نیروی زمینی دشمن.

۲- آزادسازی بخش مهمی از مناطق اشغالی در منطقه جنوب کشور.

۳- آزادسازی نیروهای پدافندی خودی از مناطق اشغالی.

۴- افزایش توانایی نیروهای خودی در طرح ریزی و اجرای عملیات.

۵ - افزایش تسلط اطلاعاتی بر دشمن.

فتح خرمشهر به عنوان یک پدیده ماندگار تاریخی و به عنوان یک درس عملی نشان داد که ملتی با وجود تحریم های ظالمانه و کم سابقه و با کم ترین تجهیزات و امکانات، در سایه اعتماد به نسل جوان با انگیزه و توجه به فرمان رهبرش توانست بر تمام قدرت های پشتیبانی کننده صدام غلبه کند و یک پیروزی مهم، تاریخی و عبرت آموز را به دست بیاورد.