امام حسن عسکری(ع) اسوه جوانان امروز
یکی از گزارش هایی که می تواند برای جوانان مذهبی در عصر حاضر درس آموز باشد، روایتی است که مطابق با آن، امام حسن عسکری(ع) ملاقات با یکی از اصحاب شان را به تعویق انداختند و بعدها به او فرمودند چیزی درباره تو شنیدم که شایسته نیست و آن اینکه فردی را از خود رانده بودی. وقتی آن صحابی گریست و دلیل آورد که فرد مورد نظر گناهی بزرگ مرتکب شده بوده است، حضرت فرمودند «راست می گویی اما باید چنین افرادی را در هر حال اکرام و احترام کرد و نباید تحقیرشان کرد یا به آنان توهین کرد. زیرا آنها به ما منتسب هستند و اگر چنین کنی از زیانکاران خواهی بود». وقتی آن فرد مورد اشاره بعدها این سخنان امام(ع) را شنید، از گناه دست برداشت و از پرهیزگاران زمانه شد و در نهایت در کنار مزار حضرت معصومه(س) دفن شد.
بخش مهمی از سبک و سیره مورد نظر امام حسن عسکری(ع) از محتوای نامه های حضرت به شیعیان، قابل برداشت است. حضرت در یکی از نامه ها اینگونه مرقوم فرمودند که «شما را به رعایت تقوا، کوشش در راه خدا، ادای امانت، طول سجود، به جا آوردن حق همسایه سفارش می کنم... هرکه اینگونه باشد، شیعه است و مرا خوشحال می کند». در ادامه این نامه، حضرت با تأکید بر این که زینت ما باشید نه مایه شرمندگی ما، فرمودند «هر محبتی را به سوی ما کشیده و هر زشتی را از ما دور سازید... زیاد یاد خدا کنید، زیاد یاد مرگ کنید، زیاد قرآن بخوانید، زیاد صلوات بفرستید. آنچه را به شما سفارش کردم حفظ کنید که شما را به خدا می سپارم و بر شما سلام می فرستم». پایان بخش یادداشت حاضر، اشاره به این سیره حضرت است که همواره در عین تلاش مستمر و خستگی ناپذیر و در عین تحمل سختی ها، امیدبخش فکرها و جان های خسته بودند. مطابق روایتی، آن امام در حالی که زندانی بودند، خطاب به یکی از پیروان در بند اسارت، او را با این کلام از نگرانی درباره غربت شیعیان یاری رساندند که «به خدا قسم خواهد آمد فرزندم؛ او که جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود درحالی که ظلم و ستم آن را فرا گرفته است».
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
نگاهی به سیره امام حسن عسگری (ع)
امام حسن عسگری(ع) یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الثانی سال 232 هجری متولد شده اند. پدرشان امام هادی(ع) و مادرشان بانویی شایسته به نام «حدیثه» است. چون آن حضرت به دستور خلیفه عباسی مجبور به سکونت در سامراء و در محله عسگر، «نظامی» سکونت گزیدند، ایشان را عسگری گویند. البته القاب دیگری نیز برای آن حضرت بوده که عبارتند از «نقی» و «زکی» است و کنیه آن حضرت نیز «ابومحمّد» است. در ادامه این نوشتار به بخش هایی از ویژگی های برجسته فردی و اجتماعی حضرت امام حسن عسکری(ع) در قالب سیره ایشان، اشاره می شود.
عبادت
امام حسن عسکری (ع) همانند پدران گرامی خود در توجه به عبادت خدا، نمونه بود. آن حضرت چیزی را بر نماز مقدم نمی داشت. ابوهاشم جعفری در این مورد می گوید: روزی به محضر امام یازدهم مشرف شدم، امام مشغول نوشتن چیزی بود، وقت نماز رسید، امام نوشته را کنار گذاشته و به نماز ایستاد. عبادت امام عسکری(ع) آنچنان قلب ها را مجذوب خود می کرد که دیگران را به یاد خدا می انداخت و حتی افراد گمراه و منحرف را به راه صحیح هدایت و اهل عبادت و تهجد می کرد و بدترین افراد در اثر جذبه ملکوتی آن بزرگوار به بهترین انسان ها تبدیل می شدند. این امام بزگوار به هنگام نماز از هر کاری دست می کشید و چیزی را بر نماز مقدم نمی داشت.
زهد و ساده زیستی
کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام می گوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد. امام(ع) در این لحظه تبسم فرمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن کرده است. آن گاه فرمود: «یا کامل، هذا لله و هذا لکم» این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست.
جذب عواطف وصید دل های مشتاق
فضائل و کمالات معنوی آن حضرت موجب شده بود که دوست و دشمن شیفته آن حضرت شده و از صمیم قلب به ایشان ارادت بورزند و وجود گرامی امام(ع) را خواسته یا ناخواسته محترم شمارند. به نمونه ای در اینجا اشاره می کنیم: محمد بن اسماعیل می گوید: علی بن نارمش، که دشمن ترین افراد نسبت به اولاد علی بن ابی طالب علیهم السلام بود، موظف به زندانبانی امام حسن عسکری(ع) شد. به او دستور دادند که هر چه می توانی بر او سخت بگیر. حضرت امام حسن عسکری(ع) بیش از یک روز نزد او نبود که احترام و بزرگداشت آن حضرت در نظر او به جایی رسید که در برابر امام عسکری(ع) چهره بر خاک می گذاشت و دیده از زمین بر نمی داشت. امام از نزد او خارج شد در حالی که بصیرت او به آن حضرت از همه بیشتر و ستایشش برای او از همه نیکوتر بود.
سخاوت
از آنجا که امامان معصوم (علیهم السلام) برترین نمونه ها و اسوه های کامل صفات عالیه انسانی بودند، رفتار آنان در همه ابعاد می تواند برای پیروان شان درس آموز باشد. یکی از آن صفات زیبا، سخاوت است. در مورد سخاوت امام عسکری(ع) فقط به نقل یک روایت بسنده می کنیم:
محمد بن علی می گوید: زمانی بر اثر تهیدستی، زندگی بر ما سخت شد. پدرم گفت: بیا با هم نزد ابو محمد -امام عسکری (ع)- برویم. می گویند او مردی بخشنده است و به جود و سخاوت شهرت دارد. گفتم: او را می شناسی؟ گفت: نه، او را هرگز ندیده ام. با هم به راه افتادیم. در بین راه پدرم گفت: چقدر خوب است که آن بزرگوار دستور دهد به ما 500 درهم بپردازند! تا با آن نیازهای مان را برطرف کنیم. دویست درهم برای لباس، دویست درهم برای پرداخت بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر. من پیش خود گفتم: کاش برای من هم سیصد درهم دستور دهد که با صد درهم آن یک مرکب بخرم و صد درهم برای مخارج و صد درهم برای پوشاک باشد تا به کوهستان (در اطراف همدان و قزوین) بروم. هنگامی که به سرای امام(ع) رسیدیم، خادم آن حضرت بیرون آمده و گفت: علی بن ابراهیم و پسرش محمد وارد شوند. چون وارد شده و سلام کردیم، امام به پدرم فرمود: «ای علی! چرا تاکنون نزد ما نیامده ای؟». پدرم گفت: ای آقای من! خجالت می کشیدم با این وضع نزد شما بیایم. وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدیم، خادم آمده و کیسه پولی را به پدرم داد و گفت: این پانصد درهم است، دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر. آن گاه کیسه ای دیگر درآورده و به من داد و گفت: این سیصد درهم است، صد درهم برای خرید مرکب و صد درهم برای پوشاک و صد درهم دیگر برای سایر هزینه ها، اما به کوهستان نرو بلکه به سوراء برو.
تشویق عالمان و دانشمندان راستین
حمایت ائمه اطهار (علیهم السلام) از دانشمندان راستین و متفکران متعهد، در گسترش فرهنگ غنی و مترقی اهل بیت (علیهم السلام) نقش مهمی داشت. امام عسکری(ع) با قدردانی از چهره های فرهنگی شیعه، جرقه امید را در دل دانش وران و دانش دوستان پدید می آورد و آنان را برای تلاش هرچه بیشتر در راه گسترش فرهنگ شیعه امیدوارتر می ساخت. امام حسن عسکری(ع) در نامه ای به علی بن بابویه قمی - از دانشمندان برجسته شیعه در قم - به نحو شایسته ای او را می ستاید. در بخشی از آن نامه آمده است: ای بزرگ مرد و مورد اعتماد و فقیه شیعیان من، ابوالحسن علی بن حسین قمی، خداوند متعال تو را بر اموری که مورد رضای اوست موفق بگرداند و برای تو فرزندان صالح و شایسته عطا فرماید. ای مرد دانشمند و مورد اطمینان من، ابالحسن، صبر کن و شیعه مرا به صبر فرمان ده، همانا زمین از آن خداست که بندگانش را وارث آن می سازد و سرانجام نیکو برای پرهیزگاران است و سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو و بر همه شیعیانم باد.
رهبری مبارزات سری
پیشوای یازدهم شیعیان، با وجود فشارهای شدید سیاسی و با وجود حضور اجباری در مناطق نظامی و تحت کنترل، با تیزبینی خاصی با دوستان و شیعیان خویش ارتباطی عمیق ایجاد کرده بود. به عنوان نمونه: امام حسن عسکری(ع) در یکی از روزها داود بن اسود را فرا خوانده و چوبی گرد و بلند به اندازه کف دست در اختیارش گذاشت و دستور داد که آن را به عثمان بن سعید عمری از افراد مورد اعتماد امام عسکری(ع) و اولین نائب خاص حضرت مهدی(ع) برساند. او می گوید: به قصد اجرای فرمان حضرت عسکری(ع) به راه افتادم. در راه با سقایی رو به رو شدم که استرش راه را سد کرده بود. من آن چوب را به هدف راندن استر بالا برده و به حیوان زدم. ناگهان چوب شکسته و شکاف برداشت، چون چشمم به قسمت شکافته چوب افتاد، نامه هایی را دیدم که در داخل آن جاسازی شده بود. با عجله چوب را در آستینم پنهان کردم. در این حال مرد سقا شروع کرد به داد و فریاد کردن. بعد از انجام ماموریت، به خانه امام(ع) بازگشتم. عیسی از خدمت گزاران آن حضرت به نزدم آمد و گفت: مولای تو(امام حسن عسکری(ع)) می گوید: «چرا استر را زدی و چوب را شکستی؟ دیگر کاری نکن که نیازی به عذرخواهی داشته باشد و از تکرار خطای خود خودداری نما. اگر شنیدی کسی به ما دشنام هم می دهد اعتنا نکن و از معرفی خود پرهیز کن، چون ما در سرزمین بدی زندگی می کنیم. پس راه خود را برو و بدان که اخبار و احوال تو به ما می رسد».
ترویج فرهنگ صرفه جویی
برنامه ریزی صحیح در زندگی موجب رشد اقتصادی و از زیر ساخت های توسعه اجتماعی و بالندگی اقتصادی یک جامعه محسوب می شود. در سیره امام حسن عسکری(ع) در این رابطه نکات قابل توجهی وجود دارد و در ادامه نمونه ای از آن را می خوانیم: محمد بن حمزه سروری می گوید: توسط ابوهاشم جعفری - که با هم دوست بودیم – نامه ای به محضر امام عسکری(ع) نوشته و درخواست کردم که آن حضرت دعا کند تا خداوند متعال در زندگی من گشایشی ایجاد بفرماید. وقتی که جواب را توسط ابوهاشم دریافت کردم، آن حضرت نوشته بود: «پسر عمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت و مبلغ صد هزار درهم ارث باقی گذاشت و این درهم ها بر تو وارد می شود (به ارث به تو می رسد) پس خدا را سپاس گزاری کن و بر تو باد به میانه روی و از اسراف بپرهیز که اسراف از رفتارهای شیطانی است».
اهتمام به دو اصل تولی و تبری
سیره عملی امام عسکری(ع) در صحنه های اجتماعی، نکات برجسته ای برای پیروان آن حضرت دارد. یکی از مهم ترین فرازهای سیره اجتماعی آن حضرت، توجه به دو اصل تولی و تبری است. در موارد متعدد و مناسبت های به دست آمده، امام یازدهم(ع) شیعیان را به دوستی اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان ترغیب می کرد. به عنوان مثال روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود، به محضر امام(ع) شرفیاب شد. او ضمن گفت وگو با حضرت، ارادت خالصانه خویش را به خاندان نبوت اظهار کرده و گفت: من از یاری عملی شما ناتوانم و به غیر از ولایت و محبت شما و بیزاری از دشمنانتان و لعن به آنان در خلوت ها سرمایه ای ندارم، با این حال وضعیت من چگونه خواهد بود؟ امام عسکری(ع) فرمود: پدرم از جدم رسول خدا روایت کرد که هر کس توانایی یاری کردن ما اهل بیت(علیهم السلام) را نداشته باشد و در خلوت هایش به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می رساند... هنگامی که صدای او به فرشتگان برسد، آنان برای وی طلب آمرزش کرده و او را می ستایند.